مدلسازی
مسلم سامی؛ اسداله اکرم؛ محمد شریفی
چکیده
این مطالعه بهمنظور بررسی پتانسیل تولید بیوگاز از تفالههای آبمیوهگیری سیب و مدلسازی فرآیند تولید صورت پذیرفته است. بدین منظور تولید بیوگاز از تفالههای سیب تحت شرایط مختلف دمایی شامل سایکروفیلیک، مزوفیلیک و ترموفیلیک بررسی گردید. نتایج مطالعه حاکی از پتانسیل تئوری بالای تولید متان بیوشیمیایی تفالههای سیب میباشد ( ml ...
بیشتر
این مطالعه بهمنظور بررسی پتانسیل تولید بیوگاز از تفالههای آبمیوهگیری سیب و مدلسازی فرآیند تولید صورت پذیرفته است. بدین منظور تولید بیوگاز از تفالههای سیب تحت شرایط مختلف دمایی شامل سایکروفیلیک، مزوفیلیک و ترموفیلیک بررسی گردید. نتایج مطالعه حاکی از پتانسیل تئوری بالای تولید متان بیوشیمیایی تفالههای سیب میباشد ( ml g-VS-17/473) که تحت شرایط آزمایشگاهی این مطالعه تا 9/63 درصد این پتانسیل (برابر میزان ml g-VS-1 70/302) استحصال گردید. نتایج نشان داد که هر سه مدل سینتیک گومپرتز، لجستیک و ریچاردز بهخوبی قادر هستند روند تولید متان تجمعی از تفالههای سیب را مدلسازی کنند هرچند که نتایج مدل لجستیک بهتر و قابل قبولتر میباشد. همچنین این مدلها تحت دمای مزوفیلیک و ترموفیلیک تطابق بیشتری با روند تولید داشتند. نتایج بررسی تاثیرات دما بر روی تولید بیوگاز نشان داد که با افزایش دما میزان تولید افزایش و زمان ماند و زمان پیک تولید کاهش یافت اما میزان تولید تیمارهای 37 و 47 درجه از نظر آماری معنی دار نبوده است.
علی کعب؛ محمد شریفی؛ حامد مرادی
چکیده
هدف از این مطالعه، ارزیابی نظام تولید گرمک دیم از نظر شاخصهای انرژی و آلایندههای زیستمحیطی با رویکرد ارزیابی چرخه زندگی بود. دادههای مورد نیاز برای این مطالعه از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبهی حضوری با 64 تولیدکنندهی محصول گرمک دیم در شهرستان ایوان غرب واقع در استان ایلام بهدست آمد. نتایج نشان داد کل انرژی ورودی و خروجی در ...
بیشتر
هدف از این مطالعه، ارزیابی نظام تولید گرمک دیم از نظر شاخصهای انرژی و آلایندههای زیستمحیطی با رویکرد ارزیابی چرخه زندگی بود. دادههای مورد نیاز برای این مطالعه از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبهی حضوری با 64 تولیدکنندهی محصول گرمک دیم در شهرستان ایوان غرب واقع در استان ایلام بهدست آمد. نتایج نشان داد کل انرژی ورودی و خروجی در تولید گرمک دیم بهترتیب برابر با 59/39021 و 43/39190 مگاژول بر هکتار بوده و سوخت دیزل، ماشینهای کشاورزی و کود نیتروژن بهترتیب با سهم 51، 24 و 14 درصد، پرمصرفترین نهادههای انرژی بودند. سهم انرژی مستقیم، غیرمستقیم، تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر بهترتیب برابر با 57%، 43%، 7% و 93% درصد بود. شاخص کارایی انرژی و افزوده خالص انرژی در این مطالعه بهترتیب مقدار 004/1 و 84/ 168 مگاژول بر هکتار بهدست آمد. همچنین نتایج حاصل از اثرات زیستمحیطی که در گروههای اثر (تخلیه مواد غیر آلی، اسیدی شدن، اختناق دریاچهای، پتانسیل گرمایش جهانی، نقصان لایهی ازن، مسمومیت انسانها، مسمومیت آبهای سطحی، مسمومیت آبهای آزاد، مسمومیت خاک و اکسیداسیون فتوشیمیایی) نشان داد که سوخت دیزل، کود نیتروژن و ماشینهای کشاورزی بیشترین تأثیر را از بین نهادههای ورودی داشتهاند. از بین گروههای اثر، مسمومیت آبهای آزاد بیشترین بار زیستمحیطی را در تولید محصول مورد مطالعه دارد. نتایج شاخص بوم شناخت (EcoX) گرمک دیم تولید شده برابر با 23/0 EcoX به ازای یک تن گرمک تولیدی محاسبه گردید. مدیریت صحیح استفاده از ماشینهای کشاورزی، تجهیز مزارع با ماشینهای مناسب و جدید و عدم استفاده از تراکتور و ادوات فرسوده میتواند انرژی مصرفی و آلایندههای زیستمحیطی ناشی از تولید را به حداقل برساند. استفادهی کمتر از کودهای شیمیایی (بهخصوص نیتروژن) و جایگزینی آن با کودهای اکولوژیک نیز میتواند در این امر تأثیرگذار باشد.
امید قادرپور؛ شاهین رفیعی؛ محمد شریفی
چکیده
این مطالعه با هدف ارزیابی چرخه زندگی تولید یونجه و همچنین مدلسازی میزان شاخص پتانسیل گرمایش جهانی بر اساس نهادههای ورودی به کمک سامانه انفیس چندلایه انجام گرفت. دادههای اولیه از طریق مصاحبه رو در رو با کشاورزان یونجهکار روستاهای شهرستان بوکان و پر کردن 75 پرسشنامه تخصصی جمعآوری شد. دروازه مزرعه و یک هکتار زمین زراعی بهترتیب ...
بیشتر
این مطالعه با هدف ارزیابی چرخه زندگی تولید یونجه و همچنین مدلسازی میزان شاخص پتانسیل گرمایش جهانی بر اساس نهادههای ورودی به کمک سامانه انفیس چندلایه انجام گرفت. دادههای اولیه از طریق مصاحبه رو در رو با کشاورزان یونجهکار روستاهای شهرستان بوکان و پر کردن 75 پرسشنامه تخصصی جمعآوری شد. دروازه مزرعه و یک هکتار زمین زراعی بهترتیب بهعنوان مرز سامانه و واحد عملکردی انتخاب شدند. بهمنظور ارزیابی اثرات زیستمحیطی از نرمافزار سیماپرو نسخه 8.2.3.0 استفاده شد. مقادیر دستههای اثر پتانسیل گرمایش جهانی، تقلیل منابع غیرآلی، تقلیل منابع غیرآلی (سوختهای فسیلی)، پتانسیل اسیدی شدن، اختناق دریاچهای، مسمومیت انسانها، مسمومیت خاک و اکسیداسیون فتوشیمیایی بهترتیب برابر kg CO2 eq 13373، kg Sb eq 0/015، MJ 205169، kg SO2 eq 90/64، kg PO4-2 eq 19/78، kg 1,4-DB eq 2054، kg 1,4-DB eq 38/7 و kg C2H4 eq 3/84 بهدست آمد. نتایج نشان داد که الکتریسیته بر همه شاخصها بهجز پتانسیل اختناق دریاچهای بیشترین تأثیر را داشت و بیشترین سهم آلایندگی شاخص پتانسیل اختناق دریاچهای مربوط به انتشارات مستقیم مزرعهای بود. نتایج ارزیابی آسیب نیز نشانگر تأثیر بالای الکتریسیته بر همه دستههای آسیب بهجز کیفیت اکوسیستم بود. نتایج مدلسازی نشان داد که روش C-means با دقت بالاتری از روش k-fold مقدار پتانسیل گرمایش جهانی را پیشبینی میکند. مقدار ضریب تبیین (R2) بین مقادیر واقعی و پیشبینی شده GWP (Global warming potential) برای دو مدل k-fold و C-means بهترتیب برابر 0/994 و 0/99 بود. بهطور کلی نتایج مدلسازی بیانگر دقت بالای انفیس نهایی برای پیشبینی میزان آلایندگی در هر دو روش مدلسازی بود.
محمد شریفی؛ اسداله اکرم؛ شاهین رفیعی؛ مجید سبزه پرور
چکیده
استان البرز با وسعتی حدود 7/5121 کیلومترمربع معادل 31/0 درصد مساحت کل کشور است. کل اراضی قابل کشت استان 48954 هکتار میباشد. آب، زمین و سرمایه مهمترین عوامل تولید بخش کشاورزی محسوب میشوند. لازم است با شناخت از باورهای ذهنی کشاورزان منطقه، معیارهای تصمیمگیری و انگیزههای اقتصادی آنان، اولویت کشت محصولات به گونهای تنظیم شود که ضمن ...
بیشتر
استان البرز با وسعتی حدود 7/5121 کیلومترمربع معادل 31/0 درصد مساحت کل کشور است. کل اراضی قابل کشت استان 48954 هکتار میباشد. آب، زمین و سرمایه مهمترین عوامل تولید بخش کشاورزی محسوب میشوند. لازم است با شناخت از باورهای ذهنی کشاورزان منطقه، معیارهای تصمیمگیری و انگیزههای اقتصادی آنان، اولویت کشت محصولات به گونهای تنظیم شود که ضمن تأمین منافع مادی کشاورزان، کمترین آسیب را به منابع اصلی کشت (آب و زمین) وارد سازد. تلفیق دو روش دلفی فازی (بارش فکری) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی یکی از ابزارهای مناسب برای دستیابی به این هدف میباشد. نتایج به دست آمده از بهکارگیری تکنیکهای فوق، اولویت کشت محصولات استراتژیک زراعی استان البرز را به ترتیب گندم، جو، ذرت علوفه ای، یونجه، پنبه و کلزا با وزن نهایی 496/0، 403/0، 354/0، 320/0، 183/0 و 090/0 تعیین میکند. در مقایسه معیارهای تصمیم با یکدیگر مشخص گردید که کشاورزان به ترتیب سطح زیرکشت، درآمد خالص، هزینههای تولید و نیازهای دامداری را با میزان اهمیت نسبی 487/0، 410/0، 346/0 و 188/0 ترجیح می دهند. سطح زیرکشت، از بین معیارهای اولویتبندی از بالاترین اولویت برخوردار است. مشکل کمبود آب، هزینه کارگری بالا، فقدان سرمایه کافی و خرید تضمینی گندم توسط دولت، موجب گردیده است که بیشترین سطح زیر کشت در استان مربوط به گندم با 14350 هکتار باشد.