امین نیکخواه؛ باقر عمادی؛ مهدی خجسته پور؛ سید رضا عطارزاده حسینی
چکیده
توجه به وضعیت ارگونومیکی کاربران ماشینهای کشاورزی یکی از اهداف مکانیزاسیون کشاورزی میباشد. از اینرو، این پژوهش با بهکارگیری روشی جدید به بررسی وضعیت ارگونومیک مکانیزمهای ترمز و گاز تراکتورهای MF285 و MF399 پرداخت، بدینترتیب که فعالیت الکتریکی عضلات دوقلوی داخلی، دوقلوی خارجی، پهن داخلی، پهن خارجی، کوادراتوس لومباروم و ...
بیشتر
توجه به وضعیت ارگونومیکی کاربران ماشینهای کشاورزی یکی از اهداف مکانیزاسیون کشاورزی میباشد. از اینرو، این پژوهش با بهکارگیری روشی جدید به بررسی وضعیت ارگونومیک مکانیزمهای ترمز و گاز تراکتورهای MF285 و MF399 پرداخت، بدینترتیب که فعالیت الکتریکی عضلات دوقلوی داخلی، دوقلوی خارجی، پهن داخلی، پهن خارجی، کوادراتوس لومباروم و تراپزیوس فوقانی کاربران قبل، در حین و پس از استراحت بعد از فشردن پدالهای ترمز و گاز توسط دستگاه بیوویژن ثبت شد. نتایج تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که عضلات پهن داخلی و دوقلوی داخلی با نسبت RMS بعد از 60 ثانیه فشردن پدال نسبت به قبل آن بهترتیب با 2/47 و 1/97 بیشترین فعالیت الکتریکی را در حین استفاده از مکانیزم ترمز تراکتور MF285 داشتند. عضلات دوقلوی داخلی و دوقلوی خارجی کاربران نیز بیشترین تنش را در هنگام فشردن پدال ترمز تراکتور MF399 داشتند. بهطور کلی، عضلات پهن داخلی و تراپزیوس فوقانی در حین استفاده از ترمز تراکتور MF285 تحت تنش بیشتری نسبت به تراکتور MF399 قرار گرفتند، در حالیکه عضلات دوقلوی داخلی، دوقلوی خارجی، پهن خارجی و کوادراتوس لومباروم طی بهکارگیری مکانیزم ترمز تراکتور MF285 تحت تنش کمتری نسبت به تراکتور دیگر قرار گرفتند. عضلات کوادراتوس لومباروم و دوقلوی داخلی کاربران در حین فشردن پدال گاز تراکتور MF285 بهترتیب بیشترین نسبت فعالیت الکتریکی را داشتند. درحالیکه کاربران تراکتور MF399 بیشترین تنش را در حین استفاده از پدال گاز بر روی عضلات پهن داخلی و دوقلوی خارجی متحمل میشوند. بهطور کلی، نسبت فعالیت الکتریکی تمام عضلات بهجز عضله پهن خارجی در حین استفاده از پدال گاز تراکتور MF285 بیشتر از تراکتور MF399 بود و کاربران این تراکتور در حین استفاده از مکانیزم گاز این تراکتور در شرایط نامطلوبتری قرار داشتند.
علیرضا طاهری راد؛ امین نیکخواه؛ مهدی خجسته پور؛ شهرام نوروزیه
چکیده
این تحقیق به بررسی انتشار گازهای گلخانهای، انرژی مصرفی و هزینههای تولید پنبه در استان گلستان پرداخته است. اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 43 پنبهکار گلستانی جمعآوری شد. نتایج نشان داد که مجموع انرژی ورودی برای تولید پنبه در استان گلستان 28898 مگاژول بر هکتار است. دو نهاده سوخت دیزل و ماشینهای کشاورزی بهترتیب با 6/45 ...
بیشتر
این تحقیق به بررسی انتشار گازهای گلخانهای، انرژی مصرفی و هزینههای تولید پنبه در استان گلستان پرداخته است. اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 43 پنبهکار گلستانی جمعآوری شد. نتایج نشان داد که مجموع انرژی ورودی برای تولید پنبه در استان گلستان 28898 مگاژول بر هکتار است. دو نهاده سوخت دیزل و ماشینهای کشاورزی بهترتیب با 6/45 و 9/15 درصد، پرمصرفترین نهادههای انرژی در تولید بودند. کارایی انرژی 58/1 بهدست آمد. نتایج استفاده از تابع کاب داگلاس نشان داد، تأثیر نهادههای نیروی انسانی، سوخت دیزل، آب آبیاری، کودهای شیمیایی و کود حیوانی بر روی عملکرد مثبت و تأثیر نهادههای بذر، ماشینهای کشاورزی و مواد شیمیایی بر عملکرد پنبه منفی است. نتایج تحلیل حساسیت ورودیهای انرژی نشان داد با افزایش یک مگاژول انرژی نهادههای بذر و نیروی انسانی عملکرد بهترتیب به میزان 29/0 و 22/0 کیلوگرم افزایش مییابد. مجموع انتشار گازهای گلخانهای kg CO2 eq ha-1 18/1430 محاسبه شد. سه نهاده سوخت دیزل، کود حیوانی و ماشینهای کشاورزی با 2/45، 5/23 و 8/22 درصد، بیشترین انتشار گازهای گلخانهای را در تولید داشتند. سوخت دیزل با بیشترین انرژی مصرفی و انتشار گازهای گلخانهای در تولید پنبه، تنها در حدود 7/2 درصد از هزینههای متغیر را شامل میشد. همچنین نسبت سود به هزینه برای تولید پنبه در استان گلستان 16/1 محاسبه شد.
حسین فلاحی؛ محمد حسین عباسپورفرد؛ امین اظهری؛ مهدی خجسته پور؛ امین نیکخواه
چکیده
در این تحقیق نیروی وارد بر سه عضله گاستروکینیموس، تراپزیوس و کوادراتوس لومباروم راننده تراکتور هنگام کلاچ گیری مورد بررسی قرار گرفت. تعداد افراد نمونه 30 نفر تعیین شد و بررسیها بر روی دو تراکتور MF285 و MF399 که تولید داخل کشور می باشند، صورت گرفت. بر اساس اندازه گیری های صورت گرفته نیروی مورد نیاز برای کلاچ گیری در این تراکتورها به ترتیب ...
بیشتر
در این تحقیق نیروی وارد بر سه عضله گاستروکینیموس، تراپزیوس و کوادراتوس لومباروم راننده تراکتور هنگام کلاچ گیری مورد بررسی قرار گرفت. تعداد افراد نمونه 30 نفر تعیین شد و بررسیها بر روی دو تراکتور MF285 و MF399 که تولید داخل کشور می باشند، صورت گرفت. بر اساس اندازه گیری های صورت گرفته نیروی مورد نیاز برای کلاچ گیری در این تراکتورها به ترتیب 340 و 290 نیوتن می باشد. تفاوت زاویه قرارگیری زانوی پا در دو تراکتور در سطح یک درصد معنیدار شد. کاهش آستانه درد بعد از 30 و 60 ثانیه کلاچ گیری و 60 ثانیه استراحت پس از کلاچ گیری در هر سه عضله در تراکتورMF285 بیش تر از تراکتور MF399به دست آمد. تاثیر کلاچ گیری بر میانگین کاهش آستانه درد رانندگان در همه فواصل در حین و پس از کلاچ گیری در عضله کوادراتوس لومباروم در هر دو تراکتور از دو عضله دیگر بیش تر بود. در انتها پیشنهاد میشود، برای کاهش نیروی وارده برای کلاچ گیری تراکتورMF285 ، اصلاحات لازم در مکانیزم کلاچ گیری این تراکتور صورت گیرد. برای اینکار پیشنهاد می شود، مفصل انتقال نیرو بین پدال و دیسک در مکانیزم کلاچ گیری را از چدن ریخته گری ساخت.
باقر عمادی؛ امین نیکخواه؛ مهدی خجسته پور؛ حسین پیمان
چکیده
در این تحقیق میزان انرژی مصرفی و هزینههای ورودی تولید بادامزمینی در استان گیلان محاسبه شده است. اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 75 کشاورز بهدست آمد. دادهها از سه گروه مزرعه با مساحتهای کمتر از نیم هکتار، نیم تا یک هکتار و بیشتر از یک هکتار جمعآوری شدند. نتایج نشان داد، میزان انرژی ورودی برای تولید بادامزمینی 36/19407 ...
بیشتر
در این تحقیق میزان انرژی مصرفی و هزینههای ورودی تولید بادامزمینی در استان گیلان محاسبه شده است. اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 75 کشاورز بهدست آمد. دادهها از سه گروه مزرعه با مساحتهای کمتر از نیم هکتار، نیم تا یک هکتار و بیشتر از یک هکتار جمعآوری شدند. نتایج نشان داد، میزان انرژی ورودی برای تولید بادامزمینی 36/19407 مگاژول بر هکتار است. دو نهاده سوخت دیزل و کودهای شیمیایی بهترتیب با 05/50 و 14/19 درصد پرمصرفترین نهادههای انرژی در تولید بادامزمینی بودند و تفاوت انرژیهای ورودی سه نهاده ماشینها، سوخت دیزل و الکتریسیته در مساحتهای مختلف مزارع معنیدار (05/0>p) بود. میانگین کارایی انرژی در مساحتهای کمتر از نیم هکتار، نیم تا یک هکتار و بیش از یک هکتار بهترتیب 67/3، 02/4 و 12/4 بهدست آمد. بهرهوری انرژی در این مساحتها نیز بهترتیب 155/0، 169/0 و 174/0 کیلوگرم بر مگاژول محاسبه شد. نتایج استفاده از تابع کاب داگلاس نشان داد که تأثیر نهادههای کار انسانی، ماشینها، کودهای شیمیایی و الکتریسیته بر روی عملکرد مثبت و تأثیر نهادههای بذر، سوخت دیزل و سموم شیمیایی بر روی عملکرد بادامزمینی منفی بود. نسبت سود به هزینه 82/1 محاسبه شد و زمینهای تحت کشت با مساحت بیشتر از یک هکتار از انرژی مصرفی و هزینههای ورودی کمتری بر واحد سطح برخوردار بودند.