مدیریت ضایعات کشاورزی
محمود صفری؛ محمدعلی رستمی
چکیده
در این تحقیق میزان تلفات طبیعی، تلفات کمباینی، ظرفیت مزرعهای، درجه خلوص دانه و عملکرد محصول گندم در حین برداشت، توسط کمباینهای کاه کوب در استان کردستان مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 15 کمباین کاهکوب بهصورت طرح کاملاً تصادفی در حین برداشت گندم دیم مورد ارزیابی قرار گرفت. از این تعداد کمباین،4 دستگاه، ساخت کارگاههای محلی شیراز، ...
بیشتر
در این تحقیق میزان تلفات طبیعی، تلفات کمباینی، ظرفیت مزرعهای، درجه خلوص دانه و عملکرد محصول گندم در حین برداشت، توسط کمباینهای کاه کوب در استان کردستان مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 15 کمباین کاهکوب بهصورت طرح کاملاً تصادفی در حین برداشت گندم دیم مورد ارزیابی قرار گرفت. از این تعداد کمباین،4 دستگاه، ساخت کارگاههای محلی شیراز، 4 دستگاه، ساخت کارگاههای محلی بوکان،4 دستگاه، ساخت کارگاههای محلی همدان و 3 دستگاه، ساخت شرکت همدان برزگر بود. نتایج نشان داد که متوسط عملکرد گندم دیم 14/1698 کیلوگرم بر هکتار، تلفات طبیعی، 39/2 درصد و تلفات کمباینی (بدون تلفات طبیعی) 92/4 درصد است که 49/43 درصد از این تلفات، مربوط به مخزن کاه و 50/56 درصد آن مربوط به هد کمباین بوده است. مقایسه کمباینها نشان داد که تلفاتدانه در کمباین همدان برزگر با 56/6 درصد از دیگر کمباینها بیشتر است. بین کمباینها از نظر ظرفیت مزرعهای و درصد خلوص، اختلاف معنیداری در سطح 5 درصد وجود نداشت. میزان تلفات در مخزن کاه کوب کمباینهای شیراز، بوکان، همدان و همدان برزگر به ترتیب 87/0 ،64/2، 78/0، 28/4 درصد بود و اختلاف معنیداری را در سطح 5 درصد نشان داد. بین کمباین ها از نظر تلفات کل نیز اختلاف معنی داری در سطح 5 درصد وجود داشت، با توجه به نتایج بدست آمده، به ترتیب استفاده از کمباینهای کاه کوب همدان، بوکان ، شیراز و همدان برزگر با به ترتیب 32/4، 33/4، 52/4 و 56/6 درصد تلفات کل قابل توصیه است
کشاورزی دقیق
مهدی سعدیخانی؛ محمد مهدی مهارلویی؛ محمدعلی رستمی؛ محسن عدالت
چکیده
سنجش از دور فنّ بهدست آوردن اطلاعات درباره یک شئ، عارضه و یا پدیدههای مربوط به یک منطقه جغرافیایی خاص بدون تماس فیزیکی با آنها است. دستیابی به دقت بالا در طبقهبندی عوارض سطح زمین به کمک تصاویر چندطیفی همواره مد نظر پژوهشگران بوده است. یکی از عوامل کاهش دقت نقشه طبقهبندی، ناهموار بودن سطح زمین است. وجود نقاط مرتفع موجب میشود ...
بیشتر
سنجش از دور فنّ بهدست آوردن اطلاعات درباره یک شئ، عارضه و یا پدیدههای مربوط به یک منطقه جغرافیایی خاص بدون تماس فیزیکی با آنها است. دستیابی به دقت بالا در طبقهبندی عوارض سطح زمین به کمک تصاویر چندطیفی همواره مد نظر پژوهشگران بوده است. یکی از عوامل کاهش دقت نقشه طبقهبندی، ناهموار بودن سطح زمین است. وجود نقاط مرتفع موجب میشود که سنجنده در دریافت دقیق اطلاعات بازتابی از سطح پدیدهها با مشکل روبهرو شود. تصاویر رادار با ارائه مدل رقومی ارتفاع (DEM) در شناسایی و تعیین ارتفاع پدیدههای سطح زمین موثر است. استفاده از خصوصیات تصاویر دو سنجنده کاملاً متفاوت به منظور بهرهگیری از قابلیتهای مثبت آنها با کمک روش ادغام تصاویر ممکن میشود. در این پژوهش به منظور برآورد سطح زیر کشت و طبقهبندی محصولات زراعی و سایر پدیدههای موجود در منطقه مورد مطالعه، از تصاویر چندطیفی ماهواره سنتینل2 مربوط به منطقه باجگاه واقع در استان فارس استفاده شد. بدین منظور سری زمانی NDVI متشکل از 13 تصویر ایجاد و با تصویر راداری سنجنده PALSAR در سطح پیکسل، با هدف حذف نقاط مرتفع، تلفیق شد. نتایج این پژوهش نشان داد طبقه-بندی تصاویر برای شناسایی مزارع زیر کشت محصولات مختلف بادقت بالایی انجام شده است و سطح زیر کشت با دقت 97درصد در گندم، 5/99درصد در جو و 5/96 درصد در کلزا نسبت به مقادیر اندازهگیری شده در مزرعه تخمین زده شده است. تصاویر ادغامشده دارای دقت کلی1/98 درصد و ضریب کاپا 97/0 بود که دقت کلی را نسبت به تصاویر مجزا 5/7 درصد بهبود بخشید.
سحر رهنما؛ محمد مهدی مهارلویی؛ محمدعلی رستمی؛ حسین مقصودی
چکیده
محصول خرما یکی از ارزشمندترین محصولات باغبانی در ایران بهشمار میآید که 16% کل صادرات جهانی را شامل میشود. استان کرمان دومین رتبه در سطح زیر کشت خرما در ایران را دارا است. به همین منظور تعیین سطح زیر کشت خرما اهمیت پیدا کرده است. برخی از سازمانها برای تعیین سطح زیر کشت از سرشماری استفاده میکنند که معایب آن هزینه بالا و اتلاف وقت ...
بیشتر
محصول خرما یکی از ارزشمندترین محصولات باغبانی در ایران بهشمار میآید که 16% کل صادرات جهانی را شامل میشود. استان کرمان دومین رتبه در سطح زیر کشت خرما در ایران را دارا است. به همین منظور تعیین سطح زیر کشت خرما اهمیت پیدا کرده است. برخی از سازمانها برای تعیین سطح زیر کشت از سرشماری استفاده میکنند که معایب آن هزینه بالا و اتلاف وقت و نیاز به نیروی انسانی زیاد برای پوششدهی کل کشور است. هدف از این تحقیق سنجش توانایی ماهواره لندست 8 با سنجده OLI در شناسایی و تعیین سطح زیر کشت نخلستانها است. برای پی بردن به بهترین روش برای شناسایی نخلستانها چهار روش طبقهبندی نظارتشده Maximum Likelihood Classifier (MLC), Support Vector Machines (SVM), Neural Network (NN), Mahalanobis Distance Classifier (MDC) و یک روش طبقهبندی نظارتنشده (K-Means) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج طبقهبندیها نشان داد که دقت کلی طبقهبندی10/99 % (ضریب کاپا 98/0) با استفاده از NN، 77/98 % (ضریب کاپا 975/0) با استفاده از MLC، 66/98 % (ضریب کاپا 973/0) با استفاده از SVM، 52/98 % (ضریب کاپا 97/0) با استفاده از MDC و 52/66 % ( ضریب کاپا 31/0) با استفاده از K-Means است. خطای تخمین مساحت نخیلات با استفاده از ( RMSE) در روش NN (0)، در روش MLC (2/0)، در روش MDC (06/0)، در روش SVM (0) و در روش K-Means (0) محاسبه شد. پس از تحلیلدادهها بهترین روش طبقهبندی برای شناسایی نخلستانها روش NN شناخته شد. در پژوهش حاضر، با بررسی انجامشده بر رویدادهها در ماتریس آشفتگی مشخص شد که SVM قدرت بالاتری برای شناسایی نخلستان با تشخیص 100% سامانه (تولیدکننده) نسبت به MLC را داشت و همچنین K-Means نیز میتواند نخلستان خرما را شناسایی کند اما مناطقی که به رنگ قهوهای تیره هستند را نیز بهعنوان نخلستان شناسایی کرده است. در مجموع میتوان گفت هر چهار روش طبقهبندی نظارتشده با دقت قابل قبولی میتوانند نخلستان را شناسایی کنند.
محمدعلی رستمی؛ هوشنگ افضلی گروه
چکیده
همهساله پس از برداشت محصولات زراعی، بقایای گیاهی بسیاری از مزارع آتش زده میشوند. این تحقیق بهمنظور یافتن یک روش دقیق، سریع و ارزان برای پایش مزارعی که در آنها بقایای گیاهی آتش زده میشود انجام شد. در این پژوهش توانایی تصاویر سنجنده لندست 8 برای تعیین محل و مساحت مزارعی که بقایای گیاهی در آنها آتش زده شده بود با استفاده از ...
بیشتر
همهساله پس از برداشت محصولات زراعی، بقایای گیاهی بسیاری از مزارع آتش زده میشوند. این تحقیق بهمنظور یافتن یک روش دقیق، سریع و ارزان برای پایش مزارعی که در آنها بقایای گیاهی آتش زده میشود انجام شد. در این پژوهش توانایی تصاویر سنجنده لندست 8 برای تعیین محل و مساحت مزارعی که بقایای گیاهی در آنها آتش زده شده بود با استفاده از چهار شاخص طیفی شامل BAI، NBR، NDVI و NBRT و آنالیز جداسازی طیفی خطی مورد ارزیابی قرار گرفت. برای انجام پژوهش تعداد 60 مزرعه با 4 پوشش سطحی شامل گیاه سبز، بقایای گیاهی، خاکستر ناشی از سوزاندن بقایا و مزارع بدون پوشش در نظر گرفته شد. تعیین محل و تخمین مساحت مزارعی که در آنها بقایای گیاهی آتش زده شده بود در تصاویر ماهوارهای با استفاده از شاخصهای طیفی و آنالیز جداسازی طیفی خطی انجام شده و نتایج حاصله با نتایج میدانی مقایسه شد. نتایج نشان داد که اثر تیمارهای مختلف پوشش سطح خاک بر مقادیر شاخصهای مورد مطالعه در سطح 1 درصد معنیدار بود. شاخص BAI به دلیل دقت بالای تفکیک و تخمین مساحت مزارع سوخته، بهعنوان شاخص تمایز مزارع سوخته با سایر مزارع انتخاب شد. صحت کلی طبقهبندی با شاخص BAI و آنالیز جداسازی طیفی خطی بهترتیب 91/7 و 88/38 و ضریب کاپا آنها بهترتیب 0/89 و 0/84 بود.
طراحی و ساخت
محمدعلی رستمی
چکیده
ایجاد رواناب و از دست رفتن آب در سیستمهای آبیاری بارانی یکی از مشکلات این سیستمها میباشد. خاکورزی مخزنی راه حل مناسبی است که برای کنترل رواناب و ذخیره سطحی آب پیشنهاد شده است. در این تحقیق یک ماشین خاکورز مخزنی ساخته شد و ارزیابی گردید. عامل خاکورز این ماشین به شکل یک چرخ عنکبوتی است که با چرخش آن و برخورد تیغهها به خاک چالههای ...
بیشتر
ایجاد رواناب و از دست رفتن آب در سیستمهای آبیاری بارانی یکی از مشکلات این سیستمها میباشد. خاکورزی مخزنی راه حل مناسبی است که برای کنترل رواناب و ذخیره سطحی آب پیشنهاد شده است. در این تحقیق یک ماشین خاکورز مخزنی ساخته شد و ارزیابی گردید. عامل خاکورز این ماشین به شکل یک چرخ عنکبوتی است که با چرخش آن و برخورد تیغهها به خاک چالههای کوچکی در فواصل معین در سطح زمین ایجاد میشود. برای ارزیابی عملکرد ماشین، اثر فاکتورهای سرعت پیشروی تراکتور در سه سطح (5، 7/5 و 10 کیلومتر در ساعت) و طول بازوی عامل خاکورز ماشین در دو سطح (30 و 40 سانتیمتر) بر عمق، فاصله و حجم مخازن حفر شده توسط ماشین خاکورز مخزنی و میزان رواناب اندازهگیری و بررسی گردید. ارزیابی ماشین در قالب آزمایش فاکتوریل بر پایه بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که اثر طول بازوی عامل خاکورز و سرعت پیشروی ماشین خاکورز مخزنی ساخته شده در این پژوهش بر تغییرات عمق و حجم مخازن ایجاد شده توسط تیغههای ماشین در سطح یک درصد معنیدار بود، اما تغییرات فاصله بین مخازن تنها تحت تأثیر طول بازوی عامل خاکورز در سطح یک درصد معنیدار شد. نتایج همچنین نشان داد که با افزایش سرعت پیشروی از 5 به 10 کیلومتر و افزایش طول بازوی عامل خاکورز از 30 به 40 سانتیمتر، عمق، عرض و حجم مخازن ایجاد شده توسط تیغههای ماشین در خاک، افزایش یافت. با اعمال خاکورزی مخزنی توسط ماشین ساخته شده، در تیمارهای آزمایشی، رواناب در کلیه تیمارها کنترل گردید.
محمدعلی رستمی؛ ارژنگ جوادی؛ محسن حیدری سلطان آبادی؛ عباس مهدی نیا؛ محمد شاکر
چکیده
یکی از مواردی که در انتخاب تراکتورهای وارداتی و ساخت داخل باید مورد توجه قرار گیرد راحتی کاربر از نظر دسترسی به قسمتهای کنترلی و راحتی سوار شدن میباشد. این تحقیق بهمنظور بررسی سازگاری بعضی از تراکتورهای وارداتی و ساخت داخل با اندازه و محدودیت حرکتی اعضای کاربران انجام گردید. چهار نوع تراکتور مورد مطالعه شامل مسیفرگوسن 285، مسیفرگوسن ...
بیشتر
یکی از مواردی که در انتخاب تراکتورهای وارداتی و ساخت داخل باید مورد توجه قرار گیرد راحتی کاربر از نظر دسترسی به قسمتهای کنترلی و راحتی سوار شدن میباشد. این تحقیق بهمنظور بررسی سازگاری بعضی از تراکتورهای وارداتی و ساخت داخل با اندازه و محدودیت حرکتی اعضای کاربران انجام گردید. چهار نوع تراکتور مورد مطالعه شامل مسیفرگوسن 285، مسیفرگوسن 399، والترا و نیوهلند بودند. در این طرح ابتدا دادههای تنسنجی مورد نیاز، در پنج استان کشور برای 250 نفر از کاربران تراکتورها بهطور تصادفی، اندازهگیری شد. سپس برخی مشخصات تراکتورها با دادههای نظیر تنسنجی صدکهای پنجم و نود و پنجم کاربران مقایسه گردید. نتایج بهدست آمده نشان داد فاصله جاپایی تراکتورهای مطالعه شده از زمین و ارتفاع پلکانهای آنها زیاد بود و با افزایش تعداد پلکانهای تراکتورها و کاهش ارتفاع آنها میتوان وضعیت مطلوب را ایجاد نمود. عمق صندلی تراکتورهای نیوهلند و والترا برای رانندگان صدک پنجم زیاد بوده و در نظر گرفتن پشتی مناسب که ضخامت آن قابل تغییر باشد برای رفع مشکل پیشنهاد گردید. بررسیها نشان داد، عمق صندلی تراکتورهای مسیفرگوسن 285 و 399 کوتاهتر از طول ران رانندگان صدک نود و پنجم بود و نیاز به افزایش 10 سانتیمتر به عمق صندلی آنها میباشد. ارتفاع پشتی صندلی تراکتورها برای رانندگان صدک پنجم و نود و پنجم کوتاه بود. در تراکتورهای مسیفرگوسن 285 و والترا فاصله فلکه فرمان از نقطه مرجع صندلی بیشتر از طول دست رانندگان صدک پنجم بود. بنابراین دست رانندگان برای تسلط مطلوب بر فرمان کوتاه ارزیابی گردید. بررسیها نشان داد که رانندگان برای دسترسی به اهرم دنده در تراکتور مسیفرگوسن 399 دچار مشکل هستند و افزایش گستره جابهجایی صندلی برای تسلط بهتر رانندگان روی اهرم دنده به میزان 5 تا 10 سانتیمتر توصیه شد.
محمدعلی رستمی؛ محمد حسین رئوفت؛ عبدالعباس جعفری؛ محمد لغوی؛ مهدی کسرایی؛ سید محمدجعفر ناظم السادات
چکیده
دردست داشتن اطلاعات مربوط به شدت خاک ورزی و پوشش بقایای گیاهی در سطح خاک در اعمال سیاست گذاری های مربوط به ترویج کشاورزی، طراحی و تولید ابزار خاک ورزی و ارتقای روش های مدیریتی و نظارتی سودمند است. روش های مرسوم برای تخمین درصد پوشش بقایای گیاهی و شدت خاکورزی مانند روش توزین بقایا، خط مورب و مقایسه تصاویر، خسته کننده و وقت گیر بوده و ...
بیشتر
دردست داشتن اطلاعات مربوط به شدت خاک ورزی و پوشش بقایای گیاهی در سطح خاک در اعمال سیاست گذاری های مربوط به ترویج کشاورزی، طراحی و تولید ابزار خاک ورزی و ارتقای روش های مدیریتی و نظارتی سودمند است. روش های مرسوم برای تخمین درصد پوشش بقایای گیاهی و شدت خاکورزی مانند روش توزین بقایا، خط مورب و مقایسه تصاویر، خسته کننده و وقت گیر بوده و در سطح وسیع قابل استفاده نیستند. این تحقیق به منظور بررسی و یافتن یک روش دقیق و سریع برای پایش مدیریت بقایا و شدت خاکورزی انجام شد. در این مطالعه فن آوری تصاویر ماهواره ای به عنوان یک راهکار سریع و آسان برای تخمین درصد پوشش بقایا در سطح خاک و پایشگر خاکورزی حفاظتی و شدت خاکورزی مورد استفاده قرار گرفت. از این رو توانایی داده های تصویر چند طیفی سنجنده WorldView-2 با استفاده از تعداد یازده شاخص طیفی و آنالیز جداسازی طیفی خطی مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور در 90 موقعیت از مزارع آزمایشی پلات هایی در نظر گرفته شده و در هر پلات چند عکس توسط یک دوربین عکاسی دیجیتالی از سطح مزرعه برداشت شد. درصد پوشش بقایای سطح خاک در هر عکس با روش پردازش تصویر اندازه گیری و متوسط داده ها ی همه تصاویر به عنوان داده زمینی در آن پلات ثبت شد. داده های نظیر ماهواره ای از تصویر سنجنده WorldView-2 استخراج شده و همبستگی درصد پوشش بقایا در زمین، که با استفاده از پردازش عکس های دیجیتالی به دست آمده بود با داده های تصاویر ماهواره ای بررسی شد. نتایج نشان داد که درصد پوشش بقایا در سطح خاک با شاخص های IPVI، RVI1، RVI2 و GNDVI همبستگی مناسبی دارند (R2 = 0.74-0.81). درصد پوشش بقایا در سطح خاک که با آنالیز جداسازی طیفی خطی تخمین زده شده بود، با داده های به دست آمده از عکس های زمینی همبستگی مناسبی داشت (R2 = 0.75). دو شاخص طیفی IPVI و RVI1 که دارای بالاترین همبستگی با درصد پوشش بقایا در سطح خاک بودند برای پیش بینی شدت خاکورزی در مزارع مورد مطالعه انتخاب شدند. نتایج نشان داد که دقت طبقه بندی شدت خاکورزی به کمک این دو شاخص در شرایط مختلف 100 – 78 درصد و بنابراین بسیار نزدیک به اندازه گیری ها و مشاهدات زمینی می باشد.