کشاورزی دقیق
نیکروز باقری؛ محمود صفری؛ عزیز شیخی گرجان
چکیده
در پژوهش حاضر پهپادسمپاش بهعنوان یک روش نوین سمپاشی برای کنترل جمعیت آفت شتۀ کلزا ارزیابی و نتایج آن با سمپاش توربولاینر مقایسه شد. آزمون در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا شد. آزمونها در زمان آلودگی حداقل 20درصد از بوتهها اجرا شد. پارامترهای اندازهگیریشده شامل مقدار ضریب کیفیت پاشش، ظرفیت مزرعهای تئوری و مؤثر، بازدۀ ...
بیشتر
در پژوهش حاضر پهپادسمپاش بهعنوان یک روش نوین سمپاشی برای کنترل جمعیت آفت شتۀ کلزا ارزیابی و نتایج آن با سمپاش توربولاینر مقایسه شد. آزمون در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا شد. آزمونها در زمان آلودگی حداقل 20درصد از بوتهها اجرا شد. پارامترهای اندازهگیریشده شامل مقدار ضریب کیفیت پاشش، ظرفیت مزرعهای تئوری و مؤثر، بازدۀ مزرعهای، انرژی مصرفی و کارایی (اثربخشی) سمپاشی بودند. براساس نتایج برای پهپادسمپاش و سمپاش توربولاینر، بهترتیب میانگین مقدار محلول سم مصرفی برابر با 11.1 و 187.6 لیتر در هکتار، ضریب کیفیت پاشش 1.15 و 1.21، بازدۀ مزرعهای 51.4 و 32.3درصد و انرژی مصرفی 3.4 و 100.5 کیلووات-ساعت بهدست آمد. براساس نتایج تجزیۀ واریانس در سه، هفت و 14 روز پس از سمپاشی، بین تیمار شاهد و تیمارهای پهپادسمپاش و سمپاش توربولاینر از نظر تعداد شته اختلاف معنیدار بود؛ بهطوریکه تعداد شته در کرتهای سمپاشیشده با هر دو نوع سمپاش در سه بار نمونهبرداری پس از سمپاشی کمتر از 100شته در ساقه بود. اما در تیمار شاهد تعداد شته در ساقه 700-250 بود. مقایسۀ میانگین کارایی پهپادسمپاش و سمپاش توربولاینر با آزمون t نشان داد که هر دو سمپاش نتایج قابلقبولی در کنترل جمعیت شتۀ کلزا داشتند. در سه و هفت روز پس از سمپاشی، سمپاش توربولاینر کارایی بیشتری نسبت به پهپادسمپاش داشت. اما در 14 روز بعد از سمپاشی، کارایی پهپادسمپاش و سمپاش توربولاینر بهترتیب 92.7 و 85.2درصد بود. استفاده از پهپادسمپاش با توجه به کاهش مقدار محلول مصرفی و انرژی مصرفی و افزایش بازدۀ مزرعهای، کیفیت پاشش و کارایی سمپاشی برای کنترل جمعیت شتۀ کلزا توصیه میشود.
مدیریت ضایعات کشاورزی
محمود صفری؛ محمدعلی رستمی
چکیده
گندم یکی از محصولات مهم کشور است که در سالهای اخیر، به دلیل بالا بودن ارزش اقتصادی کاه تولیدی برای خوراک دام، توسط کمباینهای کاهکوب برداشت میشود. در این تحقیق میزان تلفات طبیعی، تلفات کمباینی، ظرفیت مزرعهای، درجه خلوص دانه و عملکرد محصول گندم در حین برداشت، توسط کمباینهای کاهکوب در استان کردستان مورد بررسی قرار گرفت. از ...
بیشتر
گندم یکی از محصولات مهم کشور است که در سالهای اخیر، به دلیل بالا بودن ارزش اقتصادی کاه تولیدی برای خوراک دام، توسط کمباینهای کاهکوب برداشت میشود. در این تحقیق میزان تلفات طبیعی، تلفات کمباینی، ظرفیت مزرعهای، درجه خلوص دانه و عملکرد محصول گندم در حین برداشت، توسط کمباینهای کاهکوب در استان کردستان مورد بررسی قرار گرفت. از بین کمباینهای فعال در برداشت گندم در منطقه، تعداد 15 دستگاه کمباین کاهکوب در حین برداشت گندم دیم بهصورت طرح کاملاً تصادفی انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفت. از این تعداد، 4 دستگاه ساخت کارگاههای محلی شیراز، 4 دستگاه ساخت کارگاههای محلی بوکان، 4 دستگاه ساخت کارگاههای محلی همدان و 3 دستگاه نیز ساخت شرکت همدان برزگر بود. نتایج نشان داد که متوسط عملکرد گندم دیم 1698.14 کیلوگرم بر هکتار، تلفات طبیعی 2.39 درصد و تلفات کمباینی 4.92 درصد بود. 43.5 درصد از تلفات کمباینی مربوط به عقب کمباین (مخزن کاه) و 56.5 درصد آن مربوط به هد کمباین بود. مقایسه کمباینها نشان داد که تلفات دانه در کمباین همدان برزگر با 6.56 درصد از دیگر کمباینها بیشتر است. تفاوت بین کمباینها ازنظر ظرفیت مزرعهای و درصد خلوص، معنیدار نبود. میزان تلفات دانه در مخزن کاه کمباینهای کاهکوب شیراز، بوکان، همدان و همدان برزگر در سطح 5 درصد اختلاف معنیدار داشتند و بهترتیب 64.87، 2.0، 0.78 و 4.28 درصد بود. ازنظر تلفات کل کمباینی نیز تفاوت بین کمباینها در سطح 5 درصد معنیدار بود. با توجه به نتایج بهدستآمده، کمباینهای کاهکوب همدان، بوکان، شیراز و همدان برزگر بهترتیب با تلفات کل 4.32، 4.33، 4.52 و 6.56 درصد در اولویت بهکارگیری در مزارع گندم دیم استان کردستان قرار دارند.
مدلسازی
پدرام قیاسی؛ محمود صفری
چکیده
از زمان ورود گیاه آفتابگردان به ایران تاکنون، عملیات برداشت یکی از دغدغههای زراعت این گیاه محسوب شده است. سختی عمل برداشت و کمبود فعالیتهای علمی و تخصصی در زمینه برداشت این محصول، موجب شده تا نخستین ایدهها برای مکانیزه کردن برداشت بهصورت تجربی انجام گیرد. در این پژوهش، مقدار تلفات دانه در هد و عقب کمباین در برداشت مکانیزه آفتابگردان ...
بیشتر
از زمان ورود گیاه آفتابگردان به ایران تاکنون، عملیات برداشت یکی از دغدغههای زراعت این گیاه محسوب شده است. سختی عمل برداشت و کمبود فعالیتهای علمی و تخصصی در زمینه برداشت این محصول، موجب شده تا نخستین ایدهها برای مکانیزه کردن برداشت بهصورت تجربی انجام گیرد. در این پژوهش، مقدار تلفات دانه در هد و عقب کمباین در برداشت مکانیزه آفتابگردان روغنی مورد بررسی قرار گرفت. کوبش و تمیز شدن دانهها بلافاصله پس از فرآیند برش انجام شد. متغیرهای مستقل در ارزیابی هد شامل ارتفاع میله خواباننده محصول و ارتفاع هد در دو سطح بود. آزمونها در مزرعه آفتابگردان روغنی و در سه تکرار با استفاده از کمباین جاندیر 1055 انجام گرفت. پس از انجام آزمونهای تجربی، دادهها از نظر آماری، تجزیه و تحلیل شد و اثر پارامترهای مستقل بر مقدار دانههای از دست رفته هد وکمباین بهصورت جداگانه بررسی شد. اثر ارتفاع میله خواباننده محصول بر تلفات دانه هد و کمباین بهترتیب در سطح احتمال 1 و 5 درصد معنادار بود اما اثر ارتفاع هد و اثر متقابل ارتفاع هد×ارتفاع میله تنها بر تلفات دانه هد در سطح 5 درصد معنادار شد. با افزایش ارتفاع میله از 20 به 70 سانتیمتر، میانگین تلفات هد و کمباین بهترتیب از 4.7 به 18.6% و 3.4 به 4.5% افزایش یافت اما با افزایش ارتفاع برش از 60 به 120 سانتیمتر؛ میانگین تلفات دانه در کمباین از 3.4 به 1.5% کاهش و میانگین تلفات دانه هد از 10.8 به 12.4% افزایش یافت. مدل رگرسیونی رابطه بین پارامترهای مستقل و وابسته را نشان داد. خروجی مدل رگرسیونی نشان داد که با تنظیم ارتفاع برش و میله خواباننده محصول، میتوان تلفات کلی کمباین شامل تلفات هد و عقب کمباین را به کمتر از 5 درصد کاهش داد.
محمود صفری؛ هومن شریف نسب
چکیده
گلبرگ گلرنگ بهدلیل دارا بودن خواص و کاربردهای فراوان، دارای ارزش افزوده اقتصادی است، در صنایع غذایی بهعنوان رنگ طبیعی غذا، در صنایع نساجی و قالیبافی بهمنظور رنگآمیزی نخ و در صنایع رنگسازی بهمنظور تولید رنگ استفاده میشود. در بسیاری از مناطق کشور این محصول، بهصورت دستی برداشت میشود. در این تحقیق، بهمنظور برداشت گلبرگ، ...
بیشتر
گلبرگ گلرنگ بهدلیل دارا بودن خواص و کاربردهای فراوان، دارای ارزش افزوده اقتصادی است، در صنایع غذایی بهعنوان رنگ طبیعی غذا، در صنایع نساجی و قالیبافی بهمنظور رنگآمیزی نخ و در صنایع رنگسازی بهمنظور تولید رنگ استفاده میشود. در بسیاری از مناطق کشور این محصول، بهصورت دستی برداشت میشود. در این تحقیق، بهمنظور برداشت گلبرگ، سه روش برداشت دستی (سنتی)، ماشینی پشتی (برقی) و ماشینی فرغونی (بنزینی)، ازنظر صفات ظرفیت مزرعهای، ضایعات، درصد خلوص، انرژی مصرفی و هزینههای عملیاتی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و در سه تکرار، در سال 97 ارزیابی شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین تیمارهای آزمایشی ازنظر صفات مورد مطالعه، اختلاف معنیداری در سطح 5% وجود دارد. مقایسه میانگینهای سه روش برداشت پشتی، فرغونی و دستی نشان داد، ضایعات برداشت بهترتیب 0.63، 1.11 و 3.25 درصد، درصد خلوص بهترتیب 97.61، 98.66 و 95.28 درصد، ظرفیت مزرعهای، بهترتیب 2.45، 2.76 و 1.39 گرم بر دقیقه و از نظر اقتصادی، نسبت سود به هزینه بهترتیب 1.75، 1.55 و 1.16 است که برای این صفات، بین روشهای ماشینی، اختلاف معنیداری وجود نداشت ولی بین روشهای ماشینی و دستی، اختلاف در سطح 5% معنیدار بود. در نهایت با توجه به معنیدار نبودن صفات ظرفیت مزرعهای و درجه خلوص روشهای ماشینی و انرژی مصرفی و ضایعات کمتر روش پشتی و ارجحیت اقتصادی آن، بهمنظور برداشت گلبرگ گلرنگ، روش برداشت پشتی قابل توصیه است.
فرید امیرشقاقی؛ محمود صفری
چکیده
در تحقیق حاضر وضعیت سمپاش های پشت تراکتوری لانسدار در کنترل کرم سیب (Carpocasa pomonella L.) مورد ارزیابی فنی قرار گرفت و با روشهای الکترواستاتیکی و میکرونر مقایسه گردید. تحقیق حاضر در یک باغ سیب با فواصل کاشت 6*6 متر در شهرستان ارومیه در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. نتایج در طی دو سال نشان داد که یکنواختی قطرات در روی برگها ...
بیشتر
در تحقیق حاضر وضعیت سمپاش های پشت تراکتوری لانسدار در کنترل کرم سیب (Carpocasa pomonella L.) مورد ارزیابی فنی قرار گرفت و با روشهای الکترواستاتیکی و میکرونر مقایسه گردید. تحقیق حاضر در یک باغ سیب با فواصل کاشت 6*6 متر در شهرستان ارومیه در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. نتایج در طی دو سال نشان داد که یکنواختی قطرات در روی برگها در سمپاش های الکترواستاتیکی و میکرونر با 30 قطره در سانتیمتر مربع بهتر از نوع سمپاش لانس دار و در پشت برگها، سمپاش الکترواستاتیکی با تعداد 16 قطره در سانتیمتر مربع دارای پوشش مناسبتری بود. در نوع لانس دار، قطرات درشت و غیر یکسان با توزیع غیریکنواخت در پشت و روی برگها مشهود بود. مقایسه میانگین محلول مصرفی تیمارها نشان داد که سمپاش های الکترواستاتیکی و میکرونر بهترتیب با 157 و 134 لیتر در هکتار در محدوده سمپاشی با حجم کم (بین 200-50 لیتر در هکتار) و در یک گروه قرار داشتند، در حالیکه سمپاش لانس دار پشت تراکتوری با 1629 لیتر در هکتار در دامنه سمپاشی با حجم بالا (بیش از 200 لیتر در هکتار) قرار گرفت. از نظر درصد کنترل آفت کرم سیب، بررسی تعداد نمونههای سیب سالم و آفت زده نشان داد که سمپاش لانسدار با میانگین 18/8 درصد در مقایسه با دو روش دیگر دارای کمترین اثر بخشی در کنترل آفت کرم سیب بود. از نظر اقتصادی، در مطالعه حاضر کاربرد سمپاش های میکرونر با توجه به نسبت سود به هزینه بالا (315/7) توصیه گردید.
محمود صفری؛ رضا عبدی
چکیده
در حال حاضر مشکل تأمین انرژی، یکی از مشکلات اساسی تمامی کشورهای جهان به خصوص کشورهای درحال توسعه می باشد. سوخت رسانی به روستاهای دور افتاده حتی در کشوری مانند ایران که منابع غنی انرژی را در اختیار دارد، بسیار مشکل و هزینه بر است. یک راه برای حل مشکل مذکور استفاده از انرژی های تجدیدپذیر و محلی است. بیوگاز یکی از این نوع انرژی هاست که ...
بیشتر
در حال حاضر مشکل تأمین انرژی، یکی از مشکلات اساسی تمامی کشورهای جهان به خصوص کشورهای درحال توسعه می باشد. سوخت رسانی به روستاهای دور افتاده حتی در کشوری مانند ایران که منابع غنی انرژی را در اختیار دارد، بسیار مشکل و هزینه بر است. یک راه برای حل مشکل مذکور استفاده از انرژی های تجدیدپذیر و محلی است. بیوگاز یکی از این نوع انرژی هاست که علاوه بر تولید انرژی، کودهای کشاورزی و افزایش سطح بهداشت عمومی جامعه و کنترل بیماری ها، راه حل مناسبی برای دفع مواد زائد از جوامع انسانی است. در این تحقیق پس از اعمال پیش تیمار مکانیکی، راندمان استحصال بیوگاز از بقایای کلزا و گندم در ترکیب با کود دامی به کمک راکتورهای غیر پیوسته و در شرایط مزوفیلیک، در قالب آزمون t و در سه تکرار، مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج تحقیق طی یک دوره 140 روزه نشان داد بین تیمارهای آزمایشی در سطح 5% از نظر استحصال متان اختلاف معنی داری وجود دارد. متوسط تولید تجمعی گاز متان در بقایای کلزا و گندم بهترتیب L.kg-1 VS 311/4 و L.kg-1 VS. 167/7 و درصد گاز متان در روز بهترتیب % 66 و % 55 بود. بیشترین میزان کاهش مواد فرار جامد، مربوط به بقایای کلزا بهترتیب به میزان % 56/1 و % 52/2 بود. با توجه به این نتایج، از نظر تولید گاز متان، بقایای کلزا در ترکیب با کود دامی، از پتانسیل بالاتری نسبت به گندم برخوردار است و استفاده از آن توصیه می گردد.
افشین ایوانی؛ محمود صفری؛ ابوالفضل هدایتی پور
چکیده
روش عمده کاشت برنج4 در استانهای برنج خیز کشور، نشاءکاری است، این روش پر هزینه بوده و نیروی کارگری زیادی میطلبد. از طرفی به علت کوچک بودن قطعات زراعی، با توجه به قیمت بالای دستگاه های نشاءکار، استفاده از این دستگاه ها، توجیه اقتصادی ندارد. روش دیگر کاشت برنج، کشت به صورت مستقیم بوده که سطح زیر کشت آن در جهان رو به گسترش ...
بیشتر
روش عمده کاشت برنج4 در استانهای برنج خیز کشور، نشاءکاری است، این روش پر هزینه بوده و نیروی کارگری زیادی میطلبد. از طرفی به علت کوچک بودن قطعات زراعی، با توجه به قیمت بالای دستگاه های نشاءکار، استفاده از این دستگاه ها، توجیه اقتصادی ندارد. روش دیگر کاشت برنج، کشت به صورت مستقیم بوده که سطح زیر کشت آن در جهان رو به گسترش می باشد. به طوری که یک سوم سطوح زیر کشت این محصول به صورت مستقیم کشت می شود. در این تحقیق به منظور مقایسه روشهای مختلف کشت برنج، پس از ساخت نمونه اولیه دستگاه خطی کار دستی و انجام آزمون های اولیه، با روش نشاءکاری و دست پاش، تحقیقی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تیمار 1- نشاء دستی 2- کشت مستقیم به صورت دست پاش 3- کشت مستقیم با استفاده از ماشین (خطی کار) در 3 تکرار انجام شد. نیروی کششی، بازده مزرعه ای، ظرفیت مؤثر زراعی، ضریب یکنواختی پاشش بذر، نیروی کارگری مورد نیاز برای کاشت و وجین، و عملکرد از جمله عواملی بودند که اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که عملکرد روش نشاء با دست، بالاتر از سایر روش ها بوده و اختلافات مشاهده شده در سطح آماری 5% معنی دار می باشد. از طرفی عملکرد تیمار استفاده از خطی کار کشت مستقیم نسبت به تیمار دست پاش بالاتر بود، هر چند اختلافات مشاهده شده در سطح آماری 5% معنی دار نبود. همچنین ضریب تغییرات یکنواختی ریزش بذر در روش کشت مستقیم بالای20% بود. کارگر و زمان مورد نیاز برای کاشت یک هکتار برنج، با استفاده از خطی کار در مقایسه با روش نشاءکاری به ترتیب به یک هفتم و یک بیستم کاهش یافت. با توجه به ارزیابی اقتصادی تیمارها، علیرغم پائین بودن عملکرد تیمار استفاده از ماشین خطی کار، این روش از نظر اقتصادی برای زارعین توجیه اقتصادی دارد.
کریم گرامی؛ محمود صفری
چکیده
بهمنظور مطالعه اثر نوع افشانک و زمان اختلاط علفکش با خاک بر میزان کنترل علفهای هرز ذرت، پژوهشی بهصورت کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در محل مؤسسه تحقیقات اصلاح و تولید نهال و بذر (کیلومتر 25 غرب تهران) در سال 2008 به اجرا درآمد. کرتهای اصلی زمان اختلاط علفکش ارادیکان با خاک در 4 سطح بلافاصله، 3 ، 6 و ...
بیشتر
بهمنظور مطالعه اثر نوع افشانک و زمان اختلاط علفکش با خاک بر میزان کنترل علفهای هرز ذرت، پژوهشی بهصورت کرتهای خرد شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در محل مؤسسه تحقیقات اصلاح و تولید نهال و بذر (کیلومتر 25 غرب تهران) در سال 2008 به اجرا درآمد. کرتهای اصلی زمان اختلاط علفکش ارادیکان با خاک در 4 سطح بلافاصله، 3 ، 6 و 9 ساعت بعد از سمپاشی و کرتهای فرعی نوع افشانک در 3 سطح افشانک تی جت استاندارد3 ، افشانک شره ای4 و افشانک هوا القا5 بودند. پارامترهای مورد اندازهگیری شامل: تراکم علفهای هرز بهتفکیک گونه در سه مرحله بلافاصله قبل از سمپاشی، 15 روز بعد از سمپاشی و 30 روز بعد از سمپاشی، وزن خشک علفهای هرز در دو مرحله 15 و 30 روز بعد از سمپاشی و عملکرد ذرت بود. نتایج تحقیق نشان داد افشانک تی جت نسبت بهافشانک شره ای و هوا القا از نظر ضریب کیفیت پاشش برتری داشت. افشانک شره ای در مقایسه با سایر افشانک ها طیف وسیعی از علفهای هرز ذرت را کنترل نمود. صرف نظر از نوع افشانک، زمان اختلاط علفکش با خاک بلافاصله بعد از سمپاشی، روی عملکرد ذرت افزایش معنی داری نسبت بهسایر تیمارها نشان داد. با توجه بهواکنش متفاوت علفهای هرز به زمانهای اختلاط علفکش با خاک بعد از سمپاشی و نیز تأثیر تیمار فوق بر عملکرد ذرت و کاهش وزن خشک علفهای هرز، زمان اختلاط علفکش با خاک از صفر تا 5/4 ساعت بعد از سمپاشی نسبت بهسایر زمان ها برتری نشان داد. تجزیه مرکب داده ها نشان داد ترکیب تیماری افشانکهای تی جت استاندارد (زمان اختلاط علفکش با خاک بلافاصله و 3 ساعت بعد از عملیات سمپاشی)، شره ای (زمان اختلاط علفکش با خاک بلافاصله بعد از عملیات سمپاشی) و هوا القا (زمان اختلاط علفکش با خاک بلافاصله، 3 و 6 ساعت بعد از عملیات سمپاشی) نسبت بهسایر ترکیبهای تیماری دارای بیشترین عملکرد دانه بودند.
نعیم لویمی؛ محمود صفری؛ نصرت اله حیدرپور
چکیده
این تحقیق به منظور مقایسه روشهای مختلف خاکورزی بر عملکرد گندم دیم و در زمین دارای ریگ و قلوهسنگ شهرستان باغملک واقع در شمال خوزستان بمدت 3 سال(87-85) و در پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با 5 تیمار و 4 تکرار اجراء گردید. تیمارهای آزمایشی شامل: (1) گاوآهن قلمی + خطیکار، (2) گاوآهن بدون صفحه برگرداندار + خطیکار، (3) بیخاکورزی (کشت ...
بیشتر
این تحقیق به منظور مقایسه روشهای مختلف خاکورزی بر عملکرد گندم دیم و در زمین دارای ریگ و قلوهسنگ شهرستان باغملک واقع در شمال خوزستان بمدت 3 سال(87-85) و در پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با 5 تیمار و 4 تکرار اجراء گردید. تیمارهای آزمایشی شامل: (1) گاوآهن قلمی + خطیکار، (2) گاوآهن بدون صفحه برگرداندار + خطیکار، (3) بیخاکورزی (کشت با خطیکار)، (4) پنجهغازی+ خطیکار و (5) شاهد (گاوآهن برگرداندار+ دستپاشی کود و بذر + پنجهغازی) بودند. این تیمارها شامل روشهای کمخاکورزی (تیمارهای یک و دو و چهار)، بیخاکورزی (تیمار سه) و خاکورزی مرسوم (تیمار پنج) میباشند. تجزیه واریانس مرکب سه ساله نشان داد که تفاوت بین روشهای خاکورزی و نیز اثر متقابل روش خاکورزی و سال از نظر درصد رطوبت خاک در مراحل مختلف ساقهدهی، گلدهی و پر شدن دانه معنیدار نبوده ولی تفاوت سالها از نظر درصد رطوبت خاک بسیار معنیدار بود. تجزیه واریانس دادهها نشان داد که اختلاف معنیداری بین تیمارهای خاکورزی از نظر درصد مواد آلی در عمقهای مختلف و در انتهای اجرای طرح وجود ندارد. بهرحال عدم تفاوت تأثیر روشهای خاکورزی در میزان مواد آلی با توجه به شرایط سنگلاخی زمین تحلیل شده است. همچنین نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که روشهای خاکورزی در عملکرد دانه و سایر صفات زراعی بجز ارتفاع بوته و شاخص برداشت دارای اختلاف معنیداری بودند. طبق نتایج این تحقیق هر وسیلهای که بیشتر خاک را برگرداند و ریگ و قلوهسنگ بالا آمده در سطح در اثر بارندگیهای فصل قبل را زیر خاک ببرد و نسبت خاک به ریگ و قلوهسنگ، در سطح که بستر عملیات کشت و جایگذاری بذر است، را بیشتر نماید، عملکرد محصول بیشتری دارد. لذا گاوآهن برگرداندار در هر سه سال آزمایش که از نظر میزان و نحوه توزیع بارندگی متفاوت بودند و یک سال آن (سال سوم) نیز بسیار کم باران بود، بیشترین عملکرد دانه را داشت. متوسط عملکرد سه ساله گندم دیم به ترتیب 1333، 1558، 1190، 1080 و 1787 کیلوگرم در هکتار برای گاوآهن قلمی، گاوآهن بدون صفحه برگرداندار، بیخاکورزی، پنجهغازی و گاوآهن برگرداندار بوده است.