مقاله پژوهشی لاتین
فرهاد فاتحی؛ حسین باقرپور؛ جعفر امیری پریان
مقالات آماده انتشار، اصلاح شده برای چاپ، انتشار آنلاین از تاریخ 10 خرداد 1404
©2025 The author(s). This is an open access article distributed under Creative Commons Attribution 4.0 International License (CC BY 4.0).
https://doi.org/10.22067/jam.2024.88066.1249
چکیده
چیدن دستی گلهای محمدی به دلیل وجود خارهای زیاد روی ساقههای آن بسیار دشوار است. بنابراین تشخیص بیدرنگ گل محمدی شکفته در مزارع روباز برای طراحی یک ربات بهمنظور برداشت خودکار این گل ضروری است. با توجه به سرعت بالا و دقت مناسب شبکههای عصبی کانولوشن عمیق (DCNN)، هدف از این مطالعه بررسی پتانسیل مدل بهینهشده YOLOv8s در تشخیص گلهای ...
بیشتر
چیدن دستی گلهای محمدی به دلیل وجود خارهای زیاد روی ساقههای آن بسیار دشوار است. بنابراین تشخیص بیدرنگ گل محمدی شکفته در مزارع روباز برای طراحی یک ربات بهمنظور برداشت خودکار این گل ضروری است. با توجه به سرعت بالا و دقت مناسب شبکههای عصبی کانولوشن عمیق (DCNN)، هدف از این مطالعه بررسی پتانسیل مدل بهینهشده YOLOv8s در تشخیص گلهای محمدی شکفته است. بهمنظور ارزیابی اندازه مدل YOLO بر عملکرد مدل، دقت و سرعت تشخیص نسخههای دیگر مدل YOLO ازجمله v5s و v6s نیز مورد بررسی قرار گرفت. برای رسیدن به این هدف، تصاویر گلهای محمدی تحت شرایط نور عادی (از سپیدهدم تا طلوع آفتاب) و شرایط نور شدید (از طلوع آفتاب تا ۱۰ صبح) تهیه شدند. نتایج ارزیابی نشان داد که مدل YOLOv8s با میانگین متوسط دقت(mAP50) و سرعت شناسایی بهترتیب %98 و 243.9 فریم در ثانیه (fps) بهترین عملکرد را به نمایش گذاشت و در مقایسه با مدلهای YOLOv5s و YOLOv6s مقدار mAP50 آن بهترتیب 0.3% و 6.1%، و مقدار سرعت تشخیص آن بهترتیب fps 169.3 و fps 198.6 بیشتر بود. نتایج تجربی نشان میدهد که YOLOv8s در تصاویر گرفتهشده در نور عادی عملکرد بهتری نسبت به تصاویر گرفتهشده در نور شدید دارد. کاهش 2.5% در مقدار mAP50 و 2.4% در سرعت تشخیص نشاندهنده تأثیر منفی نور شدید محیطی بر اثر بخشی مدل است. این تحقیق نشان میدهد که مدل YOLOv8s یک راهحل قابلقبول برای تشخیص بیدرنگ گل محمدی فراهم میکند و راهنمای خوبی برای تشخیص سایر گیاهان مشابه است.
مقاله پژوهشی لاتین
ت. آ. مدهن؛ آ. ج. لوشین؛ س. ج. تکلا
مقالات آماده انتشار، اصلاح شده برای چاپ، انتشار آنلاین از تاریخ 10 دی 1403
©2024 The author(s). This is an open access article distributed under Creative Commons Attribution 4.0 International License (CC BY 4.0).
https://doi.org/10.22067/jam.2024.89995.1286
چکیده
استفاده کارآمد از ماشینهای کشاورزی بهطور قابلتوجهی کمیت و کیفیت عملیات زراعی را بهبود میبخشد؛ بنابراین، بهینهسازی سرعت و زمان عملیات زراعی ضروری است. عواملی مانند شکل هندسی مزرعه و زبری (زمختی) سطح خاک (SSR) بهطور قابلتوجهی بر عملکرد بذرکار تأثیر میگذارند. هدف این تحقیق، ارزیابی چگونگی تأثیر این عوامل کلیدی بر عملکرد بذرکار ...
بیشتر
استفاده کارآمد از ماشینهای کشاورزی بهطور قابلتوجهی کمیت و کیفیت عملیات زراعی را بهبود میبخشد؛ بنابراین، بهینهسازی سرعت و زمان عملیات زراعی ضروری است. عواملی مانند شکل هندسی مزرعه و زبری (زمختی) سطح خاک (SSR) بهطور قابلتوجهی بر عملکرد بذرکار تأثیر میگذارند. هدف این تحقیق، ارزیابی چگونگی تأثیر این عوامل کلیدی بر عملکرد بذرکار بود: (1) اندازه و شکل مزرعه و (2) اثرات متقابل سرعت کارنده و زبری سطح خاک (SSR). شاخصهای عملکردی، ظرفیت مزرعهای مؤثر (Feff)، کارایی (η)و سرعت متوسط کارنده (va)، با استفاده از نرمافزار SAS تحلیل شدند. شاخصهای تحدب(Icon) و درجه مستطیلشکل بودن (IR) هر قطعه با استفاده از ابزار مدیریت داده حداقل هندسه محصور ArcGIS محاسبه شد، در حالیکه انحراف استاندارد ارتفاع (σe) با استفاده از پایتون محاسبه شد. مقادیر بهدستآمده برای Feff، η و va به مقدار زیادی متغیر بودند و بهترتیب با مقادیر در محدوده 2/10 تا 1/3 هکتار در ساعت، 30% تا 7/65% و 2/5 تا 17 کیلومتر در ساعت بهدست آمد. شاخص قابلیت پردازش va (Cpk) 0.22 نشاندهندهی چالش قابلتوجهی در تحقق محدودیتهای تعیینشده است. با افزایش طول مسیر قطعه، ظرفیت مزرعهای مؤثر نیز افزایش یافت (42%=R2)، در حالیکه با افزایش نسبت محیط به مساحت (P/A) کاهش یافت (51%=R2). علاوه بر این، با افزایش شاخصهای Icon و IR ظرفیت مزرعهای مؤثر روند افزایشی نشان داد، در حالیکه با افزایش ضریب فشردگی (Icom) و شاخص مربعی (Isp) کاهش یافت؛ اگرچه این روابط از نظر آماری معنادار نبودند. سطوح بالاتر زبری عموماً منجر به کاهش η میشدند. علاوه بر این، کارکرد بذرکار با سرعت بالاتر در زمین ناهموار منجر به کاهش قابلتوجهی در کارایی شد. بنابراین، طراحی مجدد قطعات زمین برای به حداقل رساندن دشواریهای مرزی آنها، از بین بردن ناهنجاریهای توپوگرافی و اجرای رویههای پیشکاشت ویژه هر قطعه، بهطور قابلتوجهی عملکرد بذرکار را بهبود خواهد بخشید.
مقاله پژوهشی لاتین
محمد رفیعی؛ فرهاد خوشنام؛ مسلم نامجو
مقالات آماده انتشار، اصلاح شده برای چاپ، انتشار آنلاین از تاریخ 10 خرداد 1404
©2025 The author(s). This is an open access article distributed under Creative Commons Attribution 4.0 International License (CC BY 4.0).
https://doi.org/10.22067/jam.2024.88417.1256
چکیده
در این تحقیق، مدلسازی و بهینهسازی رشد گیاهچههای مختلف بذر جعفری و شاخصهای جوانهزنی آن مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور میدان مغناطیسی چهار قطبی آزمایشگاهی ساخته و آزمایشها بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای شدت میدان مغناطیسی (150، 300 و 450 میلی تسلا)، مدت زمان اعمال میدان بر روی بذرها ...
بیشتر
در این تحقیق، مدلسازی و بهینهسازی رشد گیاهچههای مختلف بذر جعفری و شاخصهای جوانهزنی آن مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور میدان مغناطیسی چهار قطبی آزمایشگاهی ساخته و آزمایشها بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای شدت میدان مغناطیسی (150، 300 و 450 میلی تسلا)، مدت زمان اعمال میدان بر روی بذرها (30، 60 و 90 دقیقه)، و زمان کاشت (0، 7 و 14 روز پس از اعمال میدان مغناطیسی) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که میدان مغناطیسی بر طول ساقهچه، وزن تر ریشهچه و وزن تر ساقهچه، و مدت زمان اعمال میدان بر طول ریشهچه تاثیر معنیداری دارد. زمان کاشت و فاکتورهای دیگر تاثیر معنیداری بر طول ریشهچه و وزن تر ریشهچه داشت. زمان کاشت بلافاصله پس از اعمال میدان مغناطیسی طول ریشه را افزایش، ولی زمان کاشت پس از 14روز همراه با مدت زمان اعمال میدان باعث افزایش طول ساقهچه، وزن تر ریشهچه و وزن تر ساقهچه شد. مدت زمان اعمال میدان 30 دقیقه و شدت میدان مغناطیسی بین 150 و 300 میلیتسلا تاثیر معنیداری بر پارامترهای گیاهچه نداشت. با این حال شدت میدانهای بالاتر از 450 میلیتسلا و مدت زمان 60 و 90 دقیقه موثرتر بوده و منجر به افزایش طول ساقهچه، وزن تر ریشهچه، وزن تر ساقهچه، سرعت جوانهزنی، درصد جوانهزنی و میانگین زمان جوانهزنی شد. تحلیل و بهینهسازی به کمک روش سطح پاسخ نشان داد که شرایط مغناطیسی بهینه، با مقبولیت 0.682، در میدان مغناطیسی 450 میلیثانیه، مدت زمان اعمال 60 دقیقه و پس از 14 روز کاشت بهدست آمد. به نظر میرسد که میدانهای مغناطیسی بالاتر ماندگاری میدان مغناطیسی را افزایش داده و تاثیر معنیداری بر شاخصهای رشد گیاهچه دارد.
مقاله پژوهشی لاتین
ایمان احمدی
مقالات آماده انتشار، اصلاح شده برای چاپ، انتشار آنلاین از تاریخ 10 خرداد 1404
©2025 The author(s). This is an open access article distributed under Creative Commons Attribution 4.0 International License (CC BY 4.0).
https://doi.org/10.22067/jam.2024.88500.1258
چکیده
در موضوع بیماریهای گیاهی، انتخاب روشهای پیشگیری مناسب مانند کاربرد علفکشها تنها زمانی امکانپذیر است که نوع بیماری به سرعت و به دقت تشخیص داده شود. در این مطالعه یک مدل یادگیری انتقالی بر مبنای مدل از پیش آموزشدیده EfficientNet بهمنظور تشخیص و دستهبندی برخی از بیماریهای گوجهفرنگی با استفاده از 2340 تصویر از گیاه گوجهفرنگی ...
بیشتر
در موضوع بیماریهای گیاهی، انتخاب روشهای پیشگیری مناسب مانند کاربرد علفکشها تنها زمانی امکانپذیر است که نوع بیماری به سرعت و به دقت تشخیص داده شود. در این مطالعه یک مدل یادگیری انتقالی بر مبنای مدل از پیش آموزشدیده EfficientNet بهمنظور تشخیص و دستهبندی برخی از بیماریهای گوجهفرنگی با استفاده از 2340 تصویر از گیاه گوجهفرنگی بهعنوان پایگاه تصاویر آموزشی توسعه یافت. برمبنای نتایج این مطالعه در مرحله اعتبارسنجی مدل، نرخ دستهبندی تصاویر در حدود 5 fps (5 فریم در ثانیه) بود که برای مدل یادگیری عمیقی که روی رایانه مجهز به CPU معمولی اجرا میشود، منطقی است. بهعلاوه چون منحنیهای صحت و هزینه مربوط به مراحل آموزش و آزمایش در عددهای دوره بیش از 20 تقریباً افقی شده بودند (از نظر عددی، بدترین ضریب تغییرات دادههای مربوط به این چهار حالت 7% بود)، مدل بهخوبی آموزش دیده است و افزایش عدد دوره به افزایش صحت مدل منجر نخواهد شد. بهعلاوه سلولهای واقع در قطر اصلی ماتریس در همریختگی مربوط به عملکرد مدل روی تصاویر آزمون با اعداد بزرگتری در مقایسه با محتوای سایر سلولهای ماتریس پر شده بودند، بهطور دقیق 88.8%، 7.7%، و 3.3% از سلولهای باقیمانده (جاییکه سلولهای مربوط به قطر اصلی ماتریس کنار گذاشته شده بودند) بهترتیب با اعداد 0 و 1 و 2 پر شده بودند. در نهایت مقادیر حساسیت، اختصاصیت، دقت، نمره F1 و صحت مدل بهترتیب برابر با 85%، 98%، 86%، 84% و 85% بود.
مقاله پژوهشی لاتین
سی. اِن. اُنووسیریبه؛ جی. مباناسور؛ پی. او. اِنتو؛ ام. سی. اندوکوو
مقالات آماده انتشار، اصلاح شده برای چاپ، انتشار آنلاین از تاریخ 10 خرداد 1404
©2025 The author(s). This is an open access article distributed under Creative Commons Attribution 4.0 International License (CC BY 4.0).
https://doi.org/10.22067/jam.2024.89115.1267
چکیده
برنج یکی از غذاهای اصلی در سراسر جهان است، اما فرآوری آن به دلیل مصرف آب و انرژی و انتشار گازهای گلخانهای، اثرات قابلتوجهی بر محیطزیست دارد. در نتیجه، تولیدکنندگان برنج سعی می کنند روشهای فرآوری پایدار را برای کاهش اثرات منفی زیستمحیطی و افزایش سودآوری اتخاذ کنند. این مطالعه میزان پایداری روشهای فرآوری برنج شالیزاری (شالی) ...
بیشتر
برنج یکی از غذاهای اصلی در سراسر جهان است، اما فرآوری آن به دلیل مصرف آب و انرژی و انتشار گازهای گلخانهای، اثرات قابلتوجهی بر محیطزیست دارد. در نتیجه، تولیدکنندگان برنج سعی می کنند روشهای فرآوری پایدار را برای کاهش اثرات منفی زیستمحیطی و افزایش سودآوری اتخاذ کنند. این مطالعه میزان پایداری روشهای فرآوری برنج شالیزاری (شالی) مدرن و سنتی را در میان کشاورزان خردهمالک شالیکار در جنوب شرق نیجریه تحلیل میکند. دادهها از 240 تولیدکننده برنج با استفاده از رویکردهای آماری مانند آمار توصیفی، شاخص پایداری (تحلیل نسبت ارزیابی وزندهی) و تحلیل رگرسیون چندجملهای جمعآوری شد. نتایج نشان داد که 34.7 درصد از کشاورزان شالیکار از روشهای نوین و 65.3 درصد از روشهای سنتی فرآوری استفاده میکردند. از نظر 77 درصد کشاورزان خرده مالک، آسیاب کردن سنتی باعث انتشار میزان قابلتوجهی گاز کربن میشود و همچنین 68 درصد کشاورزان آلودگی صوتی را در حد بالایی ارزیابی میکنند. 80 تا 100 درصد کشاورزان خرده مالک که از تکنیکهای مدرن استفاده میکنند به محیطزیست اهمیت میدهند و میخواهند انتشار گاز، زبالههای جامد، مصرف انرژی و مصرف آب خود را کاهش دهند. شاخص پایداری در کشاورزانی که از روشهای فرآوری سنتی یا مدرن استفاده میکنند تحتتاثیر جنسیت، تعداد نیروی کار، سرمایهگذاری، درآمد، هزینه تولید، میزان درک تغییرات آب و هوا و پایداری محیطی قرار میگیرد. این مطالعه استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر را برای افزایش بهرهوری و کاهش اثرات زیستمحیطی توصیه میکند.
مقاله پژوهشی لاتین
هادی اسدالهی؛ بهزاد محمدی الستی؛ عارف مردانی کرانی؛ مهدی عباسقلی پور
مقالات آماده انتشار، اصلاح شده برای چاپ، انتشار آنلاین از تاریخ 10 خرداد 1404
©2025 The author(s). This is an open access article distributed under Creative Commons Attribution 4.0 International License (CC BY 4.0).
https://doi.org/10.22067/jam.2024.89154.1269
چکیده
درک دینامیک تغییر شکل خاک در زمینههای مختلف مانند تحرک وسایل نقلیه خارج از جاده، کشاورزی و مکانیک خاک بسیار مهم است. بهطور خاص، ارزیابی فعل و انفعالات خاک و تایر برای بهینهسازی مصرف انرژی و به حداقل رساندن اثرات منفی تراکم خاک ضروری است. این مطالعه تأثیر نرخ تغییر شکل خاک بر رابطه فشار- نشست و مصرف انرژی را با استفاده از یک محیط ...
بیشتر
درک دینامیک تغییر شکل خاک در زمینههای مختلف مانند تحرک وسایل نقلیه خارج از جاده، کشاورزی و مکانیک خاک بسیار مهم است. بهطور خاص، ارزیابی فعل و انفعالات خاک و تایر برای بهینهسازی مصرف انرژی و به حداقل رساندن اثرات منفی تراکم خاک ضروری است. این مطالعه تأثیر نرخ تغییر شکل خاک بر رابطه فشار- نشست و مصرف انرژی را با استفاده از یک محیط انباره خاک و یک سیستم بوامتر بررسی میکند. هدف اصلی این مطالعه بررسی این است که چگونه سطوح مختلف عبور و نرخهای نفوذ متفاوت بر انرژی مورد نیاز برای دستیابی به عمق نشست مشخص تأثیر میگذارند. این مطالعه از یک طرح بلوک کاملا تصادفی استفاده کرد که هر تیمار سه بار تکرار شد تا از دقت و قابلیت اطمینان، اطمینان حاصل شود. اندازهگیریهای کمی با استفاده از یک لودسل متصل به بوامتر انجام شد. نتایج نشان داد که سطح ترافیک و سرعت نفوذ بر مقاومت خاک و مصرف انرژی تأثیر معناداری دارد. برای صفحه بزرگتر، فشار مورد نیاز برای نفوذ با سرعتها و سطوح عبور بالاتر افزایش مییابد. در بالاترین سرعت (45 میلیمتر بر ثانیه) و عبور هشتم، نیروی مورد نیاز برای نشست خاک حداکثر بود. مصرف انرژی برای هر سطح با اندازهگیری سطح زیر منحنی نیرو- نشست محاسبه شد. تجزیه و تحلیل واریانس (ANOVA) نشان داد که تعداد عبور چرخ، اندازه صفحه و سرعت نفوذ بهطور قابلتوجهی بر مصرف انرژی تأثیر میگذارد. بهعنوان مثال، در بالاترین عمق نشست (60 میلیمتر)، مصرف انرژی برای صفحه بزرگتر با سرعت 45 میلیمتر بر ثانیه و عبور هشتم تقریبا دو برابر صفحه کوچکتر بود. این نتایج بر اهمیت در نظر گرفتن تراکم و سرعت ناشی از تعداد عبور در هنگام طراحی وسایل نقلیه خارج از جاده یا ماشینهای کشاورزی که با زمینهای تغییر شکلپذیر تعامل دارند، تأکید میکند.
مقاله پژوهشی لاتین
امید دوستی ایرانی؛ محمدحسین آق خانی؛ محمودرضا گلزاریان
مقالات آماده انتشار، اصلاح شده برای چاپ، انتشار آنلاین از تاریخ 11 خرداد 1404
©2025 The author(s). This is an open access article distributed under Creative Commons Attribution 4.0 International License (CC BY 4.0).
https://doi.org/10.22067/jam.2023.83054.1174
چکیده
برداشت رباتیک محصولات کشاورزی فرآیندی مهم و موثر برای تولید میوه سالم، کاهش هزینههای برداشت و افزایش بهرهوری است. با پیشرفت بینایی ماشین، استفاده از اطلاعات سهبعدی بهجای اطلاعات دوبعدی در حال گسترش است. با این حال، برداشت فلفل دلمهای بهعنوان یکی از محصولات گلخانهای، به دلیل دقت پایین سنسورهای دوبعدی با چالشهایی مواجه ...
بیشتر
برداشت رباتیک محصولات کشاورزی فرآیندی مهم و موثر برای تولید میوه سالم، کاهش هزینههای برداشت و افزایش بهرهوری است. با پیشرفت بینایی ماشین، استفاده از اطلاعات سهبعدی بهجای اطلاعات دوبعدی در حال گسترش است. با این حال، برداشت فلفل دلمهای بهعنوان یکی از محصولات گلخانهای، به دلیل دقت پایین سنسورهای دوبعدی با چالشهایی مواجه است. هدف این مطالعه توسعه یک الگوریتم بینایی ماشین بدون نظارت برای تشخیص فلفل دلمه رنگی با استفاده از ترکیبی از ویژگیهای هندسی (هیستوگرام ویژگی نقطه سریع- FPFH) و ویژگیهای رنگی (HSV) است. تصاویر عمق با استفاده از حسگر Kinect-v2 دریافت و مدل سهبعدی بازسازی شده است. پس از استخراج ویژگیهای هندسی و رنگ، دادهها با استفاده از روش زیر نمونهگیری و با اعمال معیار Z-score برای فیلتر کردن نویزها، پیشپردازش شدند. تحلیل مؤلفه اصلی (PCA) برای کاهش ابعاد ویژگیها استفاده شد و مدل خوشهبندی k-means با استفاده از شش ویژگی هندسی و سه ویژگی رنگ، به دادهها اعمال شد. ضریب سیلوئت برای ارزیابی کیفیت خوشهبندی استفاده شد و ارزیابی انسانی نشان داد که الگوریتم با دقت 95.10 درصد قادر به تشخیص فلفل دلمهای است.
مقاله پژوهشی لاتین
محمد مهدی ناصریان؛ رسول خدابخشیان
مقالات آماده انتشار، اصلاح شده برای چاپ، انتشار آنلاین از تاریخ 11 خرداد 1404
©2025 The author(s). This is an open access article distributed under Creative Commons Attribution 4.0 International License (CC BY 4.0).
https://doi.org/10.22067/jam.2024.89307.1274
چکیده
بخش ساختمان و بخش کشاورزی-غذایی بهترتیب تقریباً 40% و 21% از کل انرژی جهان را مصرف میکنند. این پژوهش با هدف ترکیب این دو بخش پرمصرف انرژی برای کاهش مصرف انرژی کل جامعه انجام شده است. برای این منظور، یک سیستم کشاورزی یکپارچه کوچکمقیاس با ساختمان طراحی و ساخته شد. در این پژوهش، مصرف کل انرژی و آب، تولید سالانه دیاکسید کربن و هزینه کل ...
بیشتر
بخش ساختمان و بخش کشاورزی-غذایی بهترتیب تقریباً 40% و 21% از کل انرژی جهان را مصرف میکنند. این پژوهش با هدف ترکیب این دو بخش پرمصرف انرژی برای کاهش مصرف انرژی کل جامعه انجام شده است. برای این منظور، یک سیستم کشاورزی یکپارچه کوچکمقیاس با ساختمان طراحی و ساخته شد. در این پژوهش، مصرف کل انرژی و آب، تولید سالانه دیاکسید کربن و هزینه کل استفاده از سیستم نوین از دیدگاه ساکنان ساختمان (شخصی) و جنبههای اجتماعی مورد تحلیل قرار گرفت. علاوه بر این، نتایج با نتایج کلی یک ساختمان و یک گلخانه استاندارد جداگانه با همان محصول مقایسه شد. نتایج نشان داد که کاهش کل انرژی به دلیل استفاده از سیستم نوین 31.2% بوده است. بر اساس نتایج، سیستم نوین موجب کاهش حدود 3400 کیلوگرم دیاکسید کربن در طول یک دوره عمر 20 ساله خواهد شد. همچنین، کاهش مصرف آب سالانه به میزان 19.2 لیتر بر کیلوگرم تولید کاهو بهدست آمد. دوره بازگشت سرمایه بر اساس نتایج تحلیل هزینه که شامل هزینههای سرمایهگذاری، عملیاتی و اجتماعی میشود، حدود 5 سال بود. تحلیل های حساسیت و سناریوها نیز بهمنظور درک بهتر تأثیر پارامترهای مؤثر احتمالی انجام گردید تا سرمایهگذاری برای این سامانه نوین را مطمئن و جذاب نماید.
مقاله مروری لاتین
اس. مانوج کومار؛ آر. کارتیکین؛ کا. تیروکوماران؛ ای. سنتیل؛ پی. دهانانچژیان
مقالات آماده انتشار، اصلاح شده برای چاپ، انتشار آنلاین از تاریخ 12 خرداد 1404
©2025 The author(s). This is an open access article distributed under Creative Commons Attribution 4.0 International License (CC BY 4.0).
https://doi.org/10.22067/jam.2024.87897.1247
چکیده
روش سنتی نشاکاری برنج نیاز به نیروی انسانی زیادی دارد و منجر به تغییر به سمت کاشت مستقیم بذر برنج برای کشت برنج شده است. از جمله مزایای کاشت مستقیم بذر میتوان به کاهش نیاز به نیروی کار، کاشت بهموقع و صرفهجویی در آب اشاره کرد. نوآوری در ماشینآلات کشاورزی کارایی کشت مستقیم بذر برنج را بهطور قابلتوجهی بهبود بخشیده است و این پیشرفت ...
بیشتر
روش سنتی نشاکاری برنج نیاز به نیروی انسانی زیادی دارد و منجر به تغییر به سمت کاشت مستقیم بذر برنج برای کشت برنج شده است. از جمله مزایای کاشت مستقیم بذر میتوان به کاهش نیاز به نیروی کار، کاشت بهموقع و صرفهجویی در آب اشاره کرد. نوآوری در ماشینآلات کشاورزی کارایی کشت مستقیم بذر برنج را بهطور قابلتوجهی بهبود بخشیده است و این پیشرفت تمام مراحل از آمادهسازی زمین تا برداشت را در برمیگیرد. تکنیکهایی مانند روشهای بدون خاکورزی و تسطیح لیزری، استفاده کارآمد از منابع و حفظ منابع آب را تضمین میکند و در عین حال اختلالات خاک را به حداقل میرساند. امکان قرارگیری دقیق بذر و جوانهزنی یکنواخت با استفاده از بذرکارهای اختصاصی و دستگاههای سنجش دقیق بذر فراهم شده است. استفاده از بذرکارهای پشتتراکتوری و کارندههای دستی گردان راندمان کاشت را بیشتر افزایش میدهند. روشهای آبیاری مدرن مانند آبیاری قطرهای، آبیاری تناوبی، و سنجش خودکار رطوبت خاک، بهرهوری آب را بهینه میکنند. مدیریت علفهای هرز با فناوریهای وجینکنهای مکانیکی از طریق انرژی خورشیدی و خودران تکامل یافته است. نقشهبرداریهای مختلف زمین و عملکرد محصول، فناوری نرخ متغیر و وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین (پهپاد) امکان کنترل دقیق علفهای هرز بر اساس مدیریت مکانی خاص را فراهم میکنند. بهطور کلی، ماشینآلات مدرن انقلابی در کشت مستقیم بذر برنج ایجاد کردهاند که منجر به افزایش عملکرد، کارایی بالاتر در استفاده از نهادهها، کاهش نیاز به نیروی کار، افزایش عملکرد محصول و بهبود پایداری تولید شده است. تداوم نوآوری، چشمانداز وسیعی برای بهینهسازی استقرار گیاه در خاک، به حداقل رساندن تلفات پس از برداشت و افزایش سودآوری و در عین حال حفظ منابع طبیعی دارد. این مقاله مروری به بررسی این پیشرفتها و پیامدهای آنها برای آینده کشت مستقیم بذر برنج میپردازد.
مقاله مروری لاتین
مهدی بامداد؛ مرتضی زنگنه؛ سیدحسین پیمان
مقالات آماده انتشار، اصلاح شده برای چاپ، انتشار آنلاین از تاریخ 12 خرداد 1404
©2025 The author(s). This is an open access article distributed under Creative Commons Attribution 4.0 International License (CC BY 4.0).
https://doi.org/10.22067/jam.2024.89290.1273
چکیده
تعاونیهای کشاورزی بهطور گسترده در جهان بهعنوان یک نهاد برجسته در بخش کشاورزی شناخته میشوند. موفقیت تعاونیهای کشاورزی در تولید و عرضه مواد غذایی تفاوت قابلتوجهی را در کشورهای مختلف نشان میدهد. هدف این تحقیق بررسی جامع مطالعات موجود درباره تعاونیهای کشاورزی با استفاده از روش پریسما است. یک چارچوب روششناختی نیز برای ...
بیشتر
تعاونیهای کشاورزی بهطور گسترده در جهان بهعنوان یک نهاد برجسته در بخش کشاورزی شناخته میشوند. موفقیت تعاونیهای کشاورزی در تولید و عرضه مواد غذایی تفاوت قابلتوجهی را در کشورهای مختلف نشان میدهد. هدف این تحقیق بررسی جامع مطالعات موجود درباره تعاونیهای کشاورزی با استفاده از روش پریسما است. یک چارچوب روششناختی نیز برای هدایت تحقیقات آینده پیشنهاد شده است. در ابتدا، تجزیه و تحلیلی کامل از چهار بخش از هر مطالعه، از جمله اهداف، روششناسی، عوامل مورد مطالعه و یافتههای کلیدی انجام شد. متعاقب آن، متغیرهای درون هر بخش برای تسهیل تحلیل مقایسهای جامعتر، طبقهبندی شدند. بررسیها نشان داد که موفقیت تعاونیهای کشاورزی منوط به مدیریت مؤثر، استراتژیهای بازاریابی موفق و اعضای متعهد است. آموزش صرفنظر از سن یا جنسیت افراد از اهمیت بالایی برخوردار است. در نهایت، استراتژیهای دستیابی به موفقیت ممکن است در میان تعاونیهای مختلف متفاوت باشد. توصیه میشود که برای بهدستآوردن اطلاعات دقیق در مورد وضعیت یک تعاونی کشاورزی در یک منطقه خاص یا در شرایط خاص تحقیقات هدفمند انجام شود.
مقاله پژوهشی
احمد سادین؛ محمدحسین آق خانی؛ محمدعلی ابراهیمی نیک؛ جلال برادران مطیع
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 18 اسفند 1403
©2025 The author(s). This is an open access article distributed under Creative Commons Attribution 4.0 International License (CC BY 4.0)
https://doi.org/10.22067/jam.2023.84424.1190
چکیده
استفاده از روش خشکهکاری و بهکارگیری آبیاری دورهای یا تناوبی، میتواند سبب کاهش مصرف آب در کشت برنج شود. استفاده از نشاکارهای مرسوم جهت نشای برنج در خاک امکانپذیر نبوده و این نشاکارها برای کار در زمین غرقاب طراحی شدهاند. در این پژوهش نشاکار خشکهکاری برنج که میتواند عملیات نشاکاری را در خاک انجام دهد، طراحی و ساخته شد. اجزای ...
بیشتر
استفاده از روش خشکهکاری و بهکارگیری آبیاری دورهای یا تناوبی، میتواند سبب کاهش مصرف آب در کشت برنج شود. استفاده از نشاکارهای مرسوم جهت نشای برنج در خاک امکانپذیر نبوده و این نشاکارها برای کار در زمین غرقاب طراحی شدهاند. در این پژوهش نشاکار خشکهکاری برنج که میتواند عملیات نشاکاری را در خاک انجام دهد، طراحی و ساخته شد. اجزای اصلی این نشاکار شامل شیار بازکن، پوشاننده، مخزن ذخیره نشا یا سینی نشا، مکانیزم بوته ساز (موزع)، مکانیزم انتقال بوته به خاک (پیستون حمل نشا)، جداکننده انتهایی بوته در خاک، سیستم انتقال توان، کفشک تنظیم عمق، شاسی اصلی و فرعی بود. مشخصات کلی نشاکار طراحی و ساختهشده بهازای یک ردیف، شامل عرض کار mm250، توان دورانی مورد نیاز kW0.57، ظرفیت مزرعهای تئوری ha hr-10.06 و بازده مزرعهای 66.67 درصد است. بهمنظور ارزیابی عملکرد نشاکار ساختهشده، صفات درصد بوتههای از دسترفته، میانگین زاویـهی اسـتقرار بوتهها نسبت به افق، میانگین فاصله نشاها روی ردیف کشت و میانگین تعداد نهال در بوته مورد بررسی قرار گرفتند. آزمونهـا بـا اسـتفاده از آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح سرعت پیشروی 0.25، 0.5 و 1 متر بر ثانیه و عمق نشاکاری در سه سطح 4، 8 و 12 سانتیمتر و اندازه دهانه خروجی سینی نشا در سه سطح 10، 15 و 20 میلیمتر بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که تغییـرات سرعت پیشروی، عمق نشاکاری و اندازه دهانه خروجی و اثر متقابل سرعت و عمق در سطح 99 درصد بر روی درصد بوتههای از دسترفته دارای تاثیر معنادار بود. همچنین متغیرهای مستقل سرعت پیشروی، عمق نشاکاری و اثر متقابل آنها بر زاویه استقرار بوته در سطح 99 درصد معنیدار بود. تنها متغیر مستقل سرعت پیشروی بر فاصله بین بوتهها روی ردیف تاثیر معنیدار بود. همچنین، اثرات اندازه دهانه خروجی سینی نشا در سطح 99 درصد و عمق نشاکاری در سطح 95 درصد بر روی تعداد نهال در بوته معنادار بودند.
مقاله پژوهشی
مهدی بامداد؛ مرتضی زنگنه؛ سیدحسین پیمان
مقالات آماده انتشار، پذیرفته شده، انتشار آنلاین از تاریخ 01 اردیبهشت 1404
©2025 The author(s). This is an open access article distributed under Creative Commons Attribution 4.0 International License (CC BY 4.0).
https://doi.org/10.22067/jam.2024.89685.1280
چکیده
این مطالعه باهدف ارزیابی عملکرد تعاونیهای خدمات مکانیزاسیون استان گیلان انجام شد. بدین منظور از یک رهیافت ترکیبی از روشهای دلفی، تحلیل سلسله مراتبی و همچنین روش سوات استفاده شد. ابتدا عوامل مؤثر بر عملکرد تعاونیهای خدمات کشاورزی با مرور مطالعات پیشین در حوزه آسیبشناسی عملکرد تعاونیهای کشاورزی، نزدیکترین عوامل مؤثر بر ...
بیشتر
این مطالعه باهدف ارزیابی عملکرد تعاونیهای خدمات مکانیزاسیون استان گیلان انجام شد. بدین منظور از یک رهیافت ترکیبی از روشهای دلفی، تحلیل سلسله مراتبی و همچنین روش سوات استفاده شد. ابتدا عوامل مؤثر بر عملکرد تعاونیهای خدمات کشاورزی با مرور مطالعات پیشین در حوزه آسیبشناسی عملکرد تعاونیهای کشاورزی، نزدیکترین عوامل مؤثر بر عملکرد تعاونیهای مکانیزاسیون و آسیبهای وارده بر آنها شناسایی شد. برای انطباق گویههای بهدستآمده از منابع با شرایط تعاونیهای خدمات مکانیزاسیون کشاورزی استان گیلان از روش دلفی استفاده شد. فرآیند دلفی در سه دور انجام شد و نهایتاً گویههای اصلی مشخصشده و وزندهی شدند. در ادامه با استفاده از ماتریس سوات، نقاط ضعف، قوت، فرصتها و تهدیدهای تعاونیهای خدمات مکانیزاسیون مشخصشده و از گروه کارشناسان برای رتبهبندی آنها استفاده شد. در پایان، راهبردهای سوات برای مواجهه با آسیبهای وارده بر عملکرد تعاونیهای خدمات مکانیزاسیون تعیین و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی وزندهی شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که ناچیز بودن سرمایه شرکت تعاونی و مشکلات مالی و اعتباری، نبود ابزار و ادوات کافی برای کسب درآمد اعضا، سختگیری بانکها درخصوص ارائه تسهیلات، وجود انحراف در انتخاب اعضای تعاونی مهمترین موانع این شرکتها هستند. مهمترین راهبردهای پیشنهادی عبارتند از: بهرهگیری از سرمایهگذاری داخلی (اعضا شرکت) و جذب سرمایه از طرف کارآفرینان، اجرای تورهای بازدید از سایر تعاونیهای فعال برای تبادل اطلاعات با اهداف آموزشی، کاهش کارمزد، افزایش مقدار تسهیلات و کاهش الزامات ضمانت در فرآیند دریافت تسهیلات برای تعاونیهای تازه تأسیس و کارآفرینان این حوزه.
مقاله پژوهشی
مجتبی صفائی نژاد؛ محمود قاسمی نژاد رایینی؛ مرتضی تاکی
چکیده
یکی از عوامل ساختاری مهم در حوزه مکانیزاسیون کشاورزی، انتخاب فناوری مناسب است. امروزه بررسی اثرات استفاده از فناوری و توسعه تکنولوژی و مکانیزاسیون بر تولید بخش کشاورزی دارای اهمیت زیادی است. ارزیابی اثربخشی فناوریها در تولید محصولات کشاورزی، با سنجش تأثیرات این فناوریها و تحلیل منافع اقتصادی، ضروری است. در این راستا، اثرات استفاده ...
بیشتر
یکی از عوامل ساختاری مهم در حوزه مکانیزاسیون کشاورزی، انتخاب فناوری مناسب است. امروزه بررسی اثرات استفاده از فناوری و توسعه تکنولوژی و مکانیزاسیون بر تولید بخش کشاورزی دارای اهمیت زیادی است. ارزیابی اثربخشی فناوریها در تولید محصولات کشاورزی، با سنجش تأثیرات این فناوریها و تحلیل منافع اقتصادی، ضروری است. در این راستا، اثرات استفاده از فناوری نوین (پهپاد در سمپاشی) در مقایسه با فناوری مرسوم (سمپاش بومدار) برای کنترل علفهای هرز و بیماری زنگ زرد گندم و همچنین بررسی سود و زیان این فناوریها برای تولید گندم در شهرستان خرمآباد بررسی شد. آزمایشها در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار (دو تیمار سمپاش بومدار و پهپاد در مقایسه با تیمار شاهد) اجرا شدند. این آزمایشها برای بررسی اثرات تیمارها بر علفهای هرز و زنگ زرد گندم و همچنین میزان نشست سم به هدف در دو مزرعه کاملاً جدا و مستقل انجام شد. برای ارزیابی اثرات سمپاشها بر علفهای هرز، از علفکش 2-4-D به میزان 1.5 لیتر در هکتار و برای ارزیابی اثرات زنگ زرد، از سم تیلت به میزان 0.5 لیتر در هکتار استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان نشست سم در سمپاشبومدار (82.8 درصد) بیشتر از میزان نشست در سمپاشی با پهپاد (69.9 درصد) بود. میانگین وزن ماده خشک علفهای هرز در سمپاشبومدار ۱۷۲ گرم بر مترمربع و در سمپاشی با پهپاد ۱۶۳ گرم بر مترمربع بود که از نظر آماری تفاوت معناداری نداشتند. همچنین، میانگین تراکم علفهای هرز در سمپاشبومدار ۲۵ عدد و در سمپاشی با پهپاد 29.3 عدد بود که از نظر آماری تفاوت معناداری نداشتند. میانگین شاخص برداشت در آزمایشهای کنترل علفهای هرز، در سمپاشبومدار ۴۴ درصد و در سمپاشی با پهپاد ۴۱ درصد بود که از نظر آماری در سطح ۱ درصد تفاوت معناداری داشتند. میانگین شدت آلودگی به بیماری زنگ زرد در مزارع گندم در سمپاشبومدار 30.7 درصد و در سمپاشی با پهپاد 25.3 درصد بود که از نظر آماری در سطح ۱ درصد تفاوت معناداری نداشتند، ولی نسبت به شاهد (68.3 درصد) هر دو تیمار تفاوت معناداری داشتند. شاخص برداشت در آزمایشهای مربوط به بیماری زنگ زرد، در سمپاشی با پهپاد (43.8 درصد) وضعیت بهتری نسبت به سمپاشبومدار (41.9 درصد) داشت. هزینه کل سالیانه مالکان پهپادسمپاش در این منطقه (2980.3 میلیون ریال) بیشتر از هزینه کل سالیانه دارندگان سمپاش بومدار (513.48 میلیون ریال) برآورد گردید. شاخص منفعت به هزینه در مالکان پهپادسمپاش (1.215) وضعیت بهتری نسبت به مالکان سمپاشبومدار (1.030) داشت و نتایج نشان داد بهکارگیری هر دو سمپاش اقتصادی است. در مجموع، پهپادسمپاش به دلیل کارایی و درآمدزایی بیشتر، گزینه اقتصادیتری برای سمپاشی نسبت به سمپاش بومدار است. استفاده از پهپادها در سمپاشی میتواند بهطور قابلتوجهی بهرهوری و سودآوری عملیات سمپاشی را افزایش دهد.
مقاله پژوهشی
نسیم صالحی بابامیری؛ حسین حاجی آقاعلیزاده؛ مجید دولتی
چکیده
شاخص زبری تصادفی بهدلیل سهولت محاسبات و قابلیت اطمینان خوب، مناسبترین شاخص برای جداسازی کلاسهای زبری و توصیف شدت و کیفیت خاکورزی است. اکثر روشهای مرسوم مورد استفاده از رهیافت توقف و حرکت در اندازهگیری زبری خاک بهره میگیرند؛ که بسیار پر زحمت و وقتگیر است. در پژوهش حاضر از حسگرهای فاصلهیاب نوری برای اندازهگیری بلادرنگ ...
بیشتر
شاخص زبری تصادفی بهدلیل سهولت محاسبات و قابلیت اطمینان خوب، مناسبترین شاخص برای جداسازی کلاسهای زبری و توصیف شدت و کیفیت خاکورزی است. اکثر روشهای مرسوم مورد استفاده از رهیافت توقف و حرکت در اندازهگیری زبری خاک بهره میگیرند؛ که بسیار پر زحمت و وقتگیر است. در پژوهش حاضر از حسگرهای فاصلهیاب نوری برای اندازهگیری بلادرنگ زبری خاک استفاده شد؛ که سرعت اندازهگیری آن نسبت به روشهای دیگر بیشتر است. از برازش بین فاصله اندازهگیریشده توسط حسگرها و پینمتر یک رابطه خطی بین این دو متغیر حاصل شد. هر دو حسگر فاصلهیاب در شرایط استاتیکی توانستند بهخوبی فاصله را اندازهگیری کنند (0.98=R2)، صحت و دقت هر دو حسگر نوری مادون قرمز و لیزری بر روی سیستم متحرک، در مزرعه مورد ارزیابی قرار گرفت. صحت دادههای بهدستآمده از حسگر لیزر در سرعتهای کمتر از km h-1 2.6، همانند روش پینمتر بود ولی در سرعتهای بیش از km h-13.5 روش لیزری فقط توانست کلاس زبری نرم را بهدرستی تشخیص دهد. کاهش صحت عملکرد حسگر، بهدلیل کاهش نرخ جمعآوری دادهها در واحد طول و وجود کلوخههای بزرگ در کلاسهای زبرتر بود. روش مادون قرمز فقط سطوح نرم را همانند پینمتر تشخیص داد. در سرعت رو به جلو کمتر از km h-1 3.5، دادههای حسگر لیزری از دقت خوبی برخوردار بود (R2=0.85)، با این حال، با افزایش سرعت رو به جلو به km h-1 4.8، دقت عملکرد حسگر کاهش یافت (0.72= R2). میتوان نتیجه گرفت با استفاده از حسگرهای لیزری با نرخ دادهبرداری بیشتر، تشخیص سطوح زبری بهخوبی روش پینمتر امکانپذیر خواهد بود.